بازگشت

ريان بن شبيب


رَيان بن شَبيب، از محدثان مورد وثوق شيعه و از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) است. او به گفته نجاشي دايي معتصم خليفه بني عباس بوده كه خواهرش مارده از كنيزان هارون و مادر معتصم بوده است.[1] اما برخي مانند مسعودي در اثبات الوصية وي را دايي مأمون ذكر كرده اند.[2]
ابن شبيب، در شهر قم اقامت كرد و محدثان آن شهر از او روايت نقل كرده اند. او از حضرت رضا(ع) رواياتي نقل كرده و مسائل صباح بن نصر هندي از امام رضا(ع) را جمع نموده است.[3]
ابراهيم بن هاشم پدر علي بن ابراهيم قمي صاحب كتاب تفسير قمي از او روايت نقل كرده است.[4][5] او همچنين از يونس بن عبدالرحمان نقل روايت نموده است.[6]
مشهورترين روايت ريان، همان روايت معروف وي از امام رضا(ع) درباره ماه محرم و حادثه عاشورا و فضل و ثوابِ گريه و عزاداري براي امام حسين(ع) است. روايتي كه جمله مشهور آن اين است: «يا رَيان اِن كُنتَ باكياً فَابكِ عَلَي الحُسَين...» (اي ريان بن شبيب اگر گريه مي كني پس بر حسين گريه كن...)[7]
طبق گزارش كشي ريان پسري داشته كه امام رضا حاضر به دعا براي وي نشدند و بر او خرده گرفتند اگر چه براي خود ريان سه مرتبه دعا كردند.[8]

***

1. نجاشي، رجال، ص165. شيخ صدوق، عيون اخبارالرضا، ج2، ص238-239.
2. مسعودي، اثبات الوصية، ص223.
3. نجاشي، رجال، ص165، خويي، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج9، ص216.
4. اين روايات را در كتب زير مي توان مشاهده كرد:كافي: جزء7، كتاب الوصية1، باب آخر، حديث2.تهذيب الاحكام: جزء9، باب وصية لاهل الضلال، حديث 806. الاستبصار: جز4، باب وصية لاهل الضلال، حديث 486.عيون اخبارالرّضا(ع): باب7، حديث12. امالي صدوق: مجلس27، حديث5.
5. خويي، ابوالقاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواة، ج9، ص217.
6. رك: الكافي، ج1، باب الحجة4، باب معرفة الامام و الردّ اليه، حديث1.
7. براي ديدن متن روايت رك: شيخ صدوق، امالي، مجلس 27، حديث5، ص206؛ شيخ صدوق، عيون اخبارالرّضا، ص165.
8. رجال الكشي،ص:609