بازگشت

ابومحمد فضل بن شاذان بن خليل ازدي نيشابوري ثقة جليل القدر


از فقهاء و متكلمين شيعه و شيخ طايفه و بسيار عظيم الشأن و اجل از توصيف است. از حضرت جواد عليه السلام حديث روايت كرده و گفته اند از حضرت رضا عليه السلام نيز روايت كرده و پدرش از اصحاب يونس است و فضل صد و هشتاد كتاب تصنيف كرده و حضرت ابومحمد عسكري عليه السلام دو دفعه و به روايتي سه مرتبه بر او ترحم فرموده و شيخ كشي رواياتي در مدح او ذكر كرده و هم نقل كرده خبري كه منافي است با آن روايات. علامه و ديگران از او روايات منافي مدح جواب فرموده اند و هو رضي الله عنه اجل من ان يغمز عليه و هو رئيس



[ صفحه 629]



طائفتنا رضي الله عنهم اجمعين.

در مجالس المؤمنين از كتاب مختار نقل كرده كه عبدالله بن طاهر فضل بن شاذان را از نيشابور اخراج نمود و بعد از آنكه او را پيش خود طلبيد و تفتيش كتب او نمود امر كرد كه آن كتب را جهت او بنويسانند، پس فضل رؤس مسائل اعتقاديه را از توحيد و عدل و مانند آن جهت او نوشت و چون او به نظر عبدالله رسيد گفت اين قدر كافي نيست مي خواهم كه اعتقاد تو را درباره ي سلف بدانم، پس فضل گفت ابابكر را دوست دارم و از عمر بيزارم، عبدالله گفت چرا از عمر بيزاري؟ گفت به واسطه ي آنكه عباس را از شوري بيرون كرد و به سبب القاي اين جواب لطيف كه متضمن خوش آمد عباسيان بود از دست آن فظ غليظ خلاصي يافت و از سهل بن بحر فارسي روايت نموده كه گفت در آخر عهد مصاحبت خود با فضل بن شاذان از او شنيدم كه مي گفت من خليفه ي جمعي از اكابرم كه از پيش رفتند مانند محمد بن ابي عمير و صفوان بن يحيي و غيرهما و پنجاه سال در خدمت ايشان بودم و از ايشان استفاده مي نمودم و هشام بن الحكم چون بگذشت يونس بن عبدالرحمن خليفه ي او بود در رد بر مخالفان و چون يونس وفات يافت خليفه ي او در رد بر مخالفان سكاك بود و او نيز از ميان رفت و منم خليفه ي ايشان انتهي.

مؤلف گويد كه سكاك ابوجعفر محمد بن خليل بغدادي است كه از متكلمين و از اصحاب هشام و تلميذ او است و كتابي در امامت نوشته. و بالجمله جلالت فضل بن شاذان اكثر است از آنكه ذكر شود در ايام حضرت امام حسن عسكري عليه السلام وفات كرد و قبرش در زمين نيشابور قديم كه خارج از بلد نيشابور اين زمان است به فاصله ي يك فرسخ تقريبا با بقعه و صحني مزار و مشهور است و بر روي سنگ قبر او نوشته:

هذا ضريح النحرير المتعال الي ان قال الراوي من الأمامين ابي الحسن علي بن موسي و ابي جعفر الثاني عليهم السلام زبدة الرواة و نخبة الهداة و قدوة الاجلاء المتكلمين و اسوة الفقهآء المتقدمين الشيخ العليم الجليل بن شاذان بن



[ صفحه 630]



الخليل طاب الله ثراه قد وصل بلقاء. ربه في سنة دويست و شصت.

و در دور سنگ قبر نوشته:

قد رحم عليه ابومحمد الحسن العسكري (ع) فقال رحم الله الفضل ثلاثة ولاء، و قال عليه السلام ايضا: اغبط الله خراسان بمكان الفضل، و قال محمد بن ابراهيم الوراق خرجت الي الحج فدخلت الي مولاي ابي محمد الحسن العسكري و اريته كتاب الفضل بن شاذان فنظر فيه و تصفحه ورقة ورقة قال عليه السلام هذا صحيح ينبغي ان يعمل به رحم الله الفضل كتبه في سنة دويست و شصت و يك.

مخفي نماند كه در اصحاب حضرت امام رضا عليه السلام در احوال حسن بن علي بن فضال مقداري از حال فضل بن شاذان نيز ذكر شد.