بازگشت

ميوه ي بي دانه از درخت سدر


مي گويند: چون امام جواد عليه السلام با ام الفضل زوجه ي خود از بغداد به مدينه مراجعت مي فرمود. چون به كوفه رسيد هنگام غروب آفتاب بود، پس داخل مسجد شد.

در صحن مسجد درخت سدري بود كه بار نمي داد، پس حضرت كوزه ي آبي طلبيد و در زير آن درخت وضو گرفت و به نماز مغرب ايستاد و جماعت گذاشت و بعد نيز چهار ركعت نافله ي مغرب به جاي آورد و سپس مشغول تعقيب نماز شد و دو سجده ي شكر به جاي آورد.

سپس از مسجد بيرون رفت. چون مردم نزديك درخت آمدند ديدند كه ميوه هاي بسيار خوبي را بار داده است.

پس تعجب كردند و از سدر آن خوردند و ديدند كه شيرين است و دانه نيز ندارد.

سپس مردم كوفه با آن حضرت وداع كردند و ايشان به مدينه تشريف برد. و در مدينه بود تا زمان معتصم كه آن حضرت را به بغداد طلبيد، در اول سال دويست و بيست و پنج در بغداد توقف فرمود تا آخر ماه ذي القعده ي همان سال كه به شهادت رسيد و در پشت سر مبارك جدش امام موسي عليه السلام دفن شد.

و از شيخ مفيد نقل شده كه فرمود: «من از ميوه ي آن درخت سدر خوردم و آن را بي دانه يافتم.» [1] .


پاورقي

[1] مناقب ابن شهرآشوب.