بازگشت

توسل به امام جواد




يا جوادالائمه ادركني

يا شفيع القيامه ادركني



خون شد از غم دل خدا جويم

درد بسيار و نيست دارويم



مي فشانم سرشك و مي گويم

يا جوادالائمه ادركني



سينه اي پر شرار دارم من

دل و جاني فكار دارم من



از جهان با تو كار دارم من

يا جوادالائمه ادركني



روزگارم ز غم تباه شده

قلبم از معصيت سياه شده



راه من منتهي به چاه شده

يا جوادالائمه ادركني



خسته و دلشكسته و زارم

گره افتاده است در كارم



جز به كويت كجا پناه آرم

يا جوادالائمه ادركني



اي كه روح عبادتي ما را

عذرخواه قيامتي ما را



جان زهرا عنايتي ما را

يا جوادالائمه ادركني



تشنه ام تشنه بر من آب بده

كنهم را ببر ثواب بده





[ صفحه 511]





به گداي درت جواب بده

يا جوادالائمه ادركني



عزت عالمين مي خواهيم

سفر كاظمين مي خواهيم



طوف قبر حسين مي خواهيم

يا جوادالائمه ادركني



من كه چون شمع برفروخته ام

از غم غربت تو سوخته ام



چشم بر رحمت تو دوخته ام

يا جوادالائمه ادركني



همسرت كرد نامراد تو را

ساخت مسموم از عناد تو را



اي كه خوانده پدر جواد تو را

يا جوادالائمه ادركني



مؤيد