بازگشت

اعتراف يحيي بن اكثم


از روايات استفاده مي شود كه ميان امام جواد و يحيي بن اكثم كه از دشمنان خاندان رسالت و منكر امامت بود، بارها بحث و مناظره پيش مي آمد ولي هميشه يحيي محكوم مي شد چنانكه خود يحيي به يكي از اين مناظرات اشاره كرده و مي گويد:

روزي داخل مسجد مدينه شدم و قبر رسول خدا (صلي الله عليه و آله) را طواف مي كردم، در آن ميان محمدبن علي الرضا (عليه السلام) را ديدم كه مشغول طواف است درباره مسائلي كه در نظرم بود، با او مناظره كردم، همه را جواب داد من به او عرض كردم به خدا كه من مي خواهم از شما مسأله اي بپرسم ولي به خدا كه خجالت مي كشم به من فرمود: انا اخبرك قبل او تسألني، تسألني عن الامام فقلت: هو و الله هذا فقال انا هو.

پيش از آنكه بپرسي من به تو خبر مي دهم، مي خواهي راجع به امام بپرسي، عرض كردم به خدا سؤال من همين است پس فرمود: منم امام، عرض كردم علامتش چيست؟ در دست حضرت عصائي بود كه به سخن در آمد و گفت: ان مولاي امام هذا الزمان و هو الحجة.

مولاي من امام اين زمان است و اوست حجت خدا.