بازگشت

توطئه مسمويت امام جواد


فكر و انديشه سوء معتصم روي اين محور دور مي زد كه امام جواد (عليه السلام) را مسموم سازد. همان طوري كه برادرش مأمون امام رضا (عليه السلام) را مسموم ساخت، طبق روايت عياشي معتصم به يكي از نويسندگان خود دستور داد امام جواد (عليه السلام) را به ميهماني دعوت نمايد و زهري در غذاي امام (ع) وارد سازد آن نويسنده تيره روز هم امام را به مهماني دعوت نمود آن جناب عذر آورد و فرمود مي دانيد من در مجلس شما شركت نمي كنم آن مأمور اصرار كرد كه ميهماني به خاطر شماست و منظور اين است كه خانه ما با تشريف فرمائي شما بركت يابد و يكي از وزيران هم آرزوي ديدار شما را دارد و مي خواهد به صحبت شما مشرف گردد، آنقدر پافشاري كرد تا امام (عليه السلام) را به خانه خود برد و چون طعام آوردند و حضرت تناول فرمود اثر زهر را در گلوي خود احساس نمود و برخاست و اسب خود را خواست تا سوار شود، صاحب منزل بر سر راه آمد و تكليف ماندن كرد حضرت فرمود: آنچه تو با من نمودي اگر در خانه تو نباشم از براي تو بهتر خواهد بود به سرعت سوار شد و به خانه خود بازگشت چون به خانه آمد اثر زهر در بدنش ظاهر شد، در تمام آن روز و شب رنجور و نالان بود تا آنكه مرغ روح مقدسش با بال شهادت به بهشت برين پرواز كرد. صلوات الله و سلامه عليه [1] .

مرحوم سيد مرتضي در كتاب عيون المعجزات از امام رضا (عليه السلام) روايت كرده كه فرمود: يقتل وليد غضباً فيبكي له و عليه اهل السماء و يغضب الله علي عدوه و ظالمه فلا يلبث الا يسيراً حتي يعجل الله به الي عذابه فرزندم را به غضب مي كشند (بر او گريه كرد) اهل آسمانها بر او گريه مي كنند و خداوند بر كشنده او غضب مي كند و دشمن او را فرصت نمي دهد تا به سرعت او را به آتش عذاب بكشند [2] .

مسعودي در اثبات الوصية مي نويسد:

وقتي امام جواد (عليه السلام) به عراق آمد معتصم و جعفر پسر مأمون درباره كشتن امام جواد (عليه السلام) مكر و حيله كردند، جعفر به ام الفضل خواهر خود پيشنهاد قتل امام جواد (عليه السلام) را كرد، زيرا جعفر مي دانست كه ام الفضل (به جهت اينكه امام جواد مادر امام علي النقي را بيشتر از او دوست مي داشت) با آن حضرت ميانه خوبي ندارد، از طرفي هم ام الفضل از امام جواد (عليه السلام) صاحب فرزند نشده است، لذا ام الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، زهري در انگور رازقي آلوده كرد، امام جواد هم انگور رازقي را دوست مي داشت [3] .

مي گويد: وقتي كه امام (عليه السلام) از آن انگور خورد ام الفضل از عمل خود پشيمان شد بناي گريه و زاري را نهاد. امام جواد (عليه السلام) فرمود: چرا گريه مي كني؟ والله خدا تو را به فقري دچار مي كند كه از آن نجات نخواهي يافت به بلائي مبتلا مي شوي كه مخفي و پوشيده نخواهد ماند نفرين امام دامن او را گرفت زخمي در بدترين موضع بدنش پيدا شد كه همه اموال خود را براي معالجه آن خرج كرد بالاخره محتاج به دستگيري مردم گرديد با بدترين وضع به هلاكت رسيد [4] .

ولي مسموميّت و شهادت امام جواد (عليه السلام) در نظر مرحوم مفيد و برخي از اعلام شيعه [5] ثابت نيست. شيخ مفيد مي نويسد: گويند آن حضرت به زهر شهيد شد ولي خبري كه من از روي آن به اين سخن گواهي دهم نزد من ثابت نشده است [6] .

خلاصه امام جواد (عليه السلام) در آخر ماه ذي القعدة الحرام سال220 هجري به لقاء الله پيوست سن آن حضرت به هنگام وفات 25 سال و چند ماه بوده است بنابراين عمر امام جواد (عليه السلام) از همه ائمه كوتاهتر مي باشد و مدت امامتش هفده سال يا هجده سال و يازده ماه بوده و قاتل آن حضرت بنابر مشهور، ام الفضل است كه به تحريك معتصم بنابر روايت مورخين او را مسموم كرد و سمّ المعتصم علي بن محمد الجواد و دفن في مقابر القريش [7] امام جواد در كاظمين نزديك جد بزرگوار خود حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) به خاك سپرده شد.

مرحوم شيخ مفيد درباره فرزندان امام جواد (عليه السلام) مي نويسد: فرزندان آن حضرت يكي پسرش علي بن محمد (عليه السلام) كه بعد از او امام بود و ديگر پسرش موسي بود و دو دختر داشت به نام فاطمه و امامه و پسر ديگري جز آن دو كه گفتيم، نداشت [8] .

ابن شهر آشوب تعداد دختران امام جواد (عليه السلام) را سه نفر به نامهاي حكيمه، خديجه و ام كلثوم نوشته است [9] .

بعضيها چهار پسر و چهار دختر نوشته اند به اين ترتيب:

1ـ امام ابوالحسن علي النقي (عليه السلام).

2ـ ابو احمد موسي مبرقع.

3ـ ابو احمد حسين.

4ـ ابو موسي عمران.

چهار دختر به نام: فاطمه، خديجه، ام كلثوم و حكيمه. مادر اين هشت فرزند، امّ ولدي به نام سمانه مغربيه و اعقاب آن حضرت منحصر از دو پسر امام علي النقي و موسي مبرقع است [10] .

مرحوم محدث قمي مي نويسد: كه از تاريخ قم ظاهر مي شود كه زينب و ام محمد و ميمونه نيز دختران حضرت جواد (عليه السلام) بوده اند [11] .


پاورقي

[1] مدرك قبل.

[2] عيون المعجزات، بنا به نقل مرحوم عماد زاده در كتاب زندگاني امام جواد (عليه السلام) ص284.

[3] ترجمه اثبات الوصية، ص425ـ كامل ابن اثير، ج5، ص237.

[4] عيون المعجزات بنا به نقل بحار، ج50، ص17ـ اثبات الهداة، ج3، ص349.

[5] كليني اصول كافي، ج1، ص 492ـ اربلي، كشف الغمة، ج3، ص151.

[6] مفيد، ارشاد، ص307.

[7] احتجاج طبرسي، ص245.

[8] ارشاد، ص307.

[9] بنا به نقل مرحوم سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج2، ص33.

[10] تحفة الازهار في نسب ابناه الائمة الاطهار (عليه السلام) بنا به نقل محدث قمي منتهي الامال، ج2، ص235.

[11] منتهي الامال، ج2، ص235.