بازگشت

ريان بن صلت اشعري


اين مرد نيز از جمله روات حضرت ثامن الائمه و امام جواد و امام هادي (ع) شمرده شده و از ثقات صدوق و درست گفتار به شمار آمده

در نقدالرجال مي نويسد [1] : ريان بن صلت اشعري از ابوعلي از اصحاب رضا (ع) ثقة صدوق بوده و گفته اند كه او را كتابي است كه در آن گفتار حضرت رضا در فرق بين آل و امت را جمع نموده و از او است اين خبر در عيون اخبار الرضا [2] گويد: سمعت الرضا (ع) يقول ما بعث الله عزوجل نبيا الا بتحريم الخمر و ان يقر له بان الله يفعل ما يشاء و نيز در نقدالرجال مي نويسد:

ابوعبدالله الحسين بن عبيدالله رحمه الله گويد خبر داد ما را احمد بن يحيي كه او گفت حديث كرد ما را عبدالله بن جعفر از ريان بن صلت به آن حديث

و گفت ديدم در نسخه ديگري ريان بن شبيب نجاشي گويد او را كتابي است علي بن ابراهيم از پدرش روايت كرده در فهرست



[ صفحه 228]



مي نويسد او بغدادي ثقه خراساني است كه از حضرت رضا و امام هادي روايت نموده در رجال شيخ است كه از ريان بن صلت ابراهيم بن هاشم روايت كرده و گفته اند كه از او روايتي نرسيده و ابن منافي است با اين كه ما او را در باب اصحاب رضا و هادي عليهماالسلام ذكر مي كنيم.

صفوان بن يحيي ابومحمد بياع السابري كوفي در نقدالرجال [3] مي نويسد:

صفوان بن يحيي كوفي از ثقات ثقه عين است كه پدرش از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده و او از حضرت رضا عليه السلام روايت نموده و نزد آن حضرت او را منزلتي شريف بوده كشي او را در رجال امام كاظم ذكر كرده و وكيل حضرت رضا و ابي جعفر عليه السلام بوده و مذهب خود را از وقف نگاهداشته و او را در زهد و عبادت و منزلتي بوده و جماعت واقفيه از براي او مالي زياد بذل نمودند و او شريك عبدالله بن جندب و علي بن نعمان بوده و روايت شده كه ايشان در بيت الله عقد بستند و عهد نمودند كه هر كدام مردند باقي مانده از صلوة و صوم ديگري را ادا كنند و زكوة او را بدهند آن دو نفر مردند و صفوان باقي ماند و بعد از دو رفيق خود او روزانه صد و پنجاه ركعت نماز مي گذارد و در سال سه ماه روزه مي گرفت و سه دفعه زكوة مي داد و هر چه را كه از خود تبرعاً مي داد از آن دو هم به عنوان تبرع مي داد و در احوال او گفته اند كسي او را تكليف كرد كه اين دو دينار را براي اهل من به كوفه ببر او گفت شتر من كرايه اي است و من اجازه ندارم پدرام صفوان در زهد و ورع و عبادت به طوري



[ صفحه 229]



بوده كه در ميان طبقاتش كسي بمانند او ديده نشده و اوسي كتاب تصنيف نموده محمد بن حسين بن ابي الخطاب از او روايت كرده و نجاشي او را اوثق اهل زمان خود نزد اهل حديث دانسته و اعبد ايشان شمرده و گويد او را كتبي بسيار است يعقوب بن يزيد و زكريا بن شيبان و حسين بن سعيد از او روايت كرده در فهرست او را وكيل رضا عليه السلام و ثقه امام كاظم و جواد مي شمارند و اصحاب ما اماميه در صحت آنچه را صحيح از او مي دانند اجماع دارند و براي او در فقه اقرار نموده اند.

ابن ابونصر بزنطي اين مرد از جمله روات حديث است كه دوره و زمان حضرت ثامن الائمه و امام جواد را درك نموده و نام او را احمد بن محمد بن ابي نصر نوشته اند و در عيون اخبارالرضا از او خبرهائي روايت شده و نيز در كتب اربعه (تهذيب - استبصار- من لا يحضره الفقيه - كافي) اخباري از او روايت نموده اند

در نقدالرجال مي نويسد:

احمد بن محمد بن ابي نصر زيد مولي السكوني ابوجعفر و گفته شده است ابوعلي معروف به بزنطي كوفي او كسي است كه خدمت حضرت رضا رسيده و نزد آن جناب عظيم المنزله بوده و او را كتابهائي است، محمد بن حسين بن ابي الخطاب از او روايت كرده و نيز احمد بن عيسي و محمد بن عيسي و محمد بن عبدالحميد عطار و يحيي بن زكريا بن شيبان از وي روايت نموده اند وفات او 221 بوده در فهرست هم از او نام برده و گويد احمد بن محمد بن عمرو بن ابي نصر زيد مولي السكوني ابوجعفر معروف به برنطي كوفي حضرت رضا و جواد عليهماالسلام را ملاقات نموده و در نزد اين دو امام عظيم المنزله بوده و داراي كتبي



[ صفحه 230]



است - احمد بن هلال از او روايت كرده و وفاتش در 221 بوده بعد از وفات حسن بن علي بن فضال بهشت ماه شيخ در رجال خود او را ثقه جليل القدر و از اصحاب امام كاظم و حضرت رضا و امام جواد عليه السلام شمرده و در جائي او را اصحاب امام جواد عليه السلام دانسته شيخ كشي در رجال خود مي نويسد عصابه و جماعت اجماع بر تصحيح ما يصح عنه او كرده و اقرار درباره او به فقه نموده اند


پاورقي

[1] نقدالرجال ص 135.

[2] عيون اخبارالرضا ضص 187.

[3] نقدالرجال ميرمصطفي ص 173.