بازگشت

سبب اشتهار اين خانواده جليله به اخوي


در منتخب التواريخ مي نويسد: [1] .

آقا محمد خان قاجار برادرزاده اش مريض شد به قسمي كه اطباء از معالجه او عاجز شدند شاه سيد را خواسته به سيد حسن اظهار كرد اگر دعا كني كه برادرزاده ام امشب خوب شود در ملك و دولت من شريك خواهي بود.

سيد به منزل خود برگشته با كمال تضرع مشغول دعا گرديده و چون پاسي از شب گذشت مريض به هوش آمده گفت در واقعه ديدم كه آقا سيد حسن مرا شفا داد.

آقا محمد خان سيد را احضار نمود وقتي كه به دربار رسيد از پشت در همهمه شنيد كه گمان كرد مريض از دنيا رفته و از خوف جرئت جلو رفتن ننمود حاضرين ملتفت احوال سيد شده صدا زدند جاي بيم و هراس نيست دعاي شما مستجاب شده و بيمار شفا يافت

سيد وقتي داخل شد شاه به او فرمود اخيتك و اشركت في دولتي



[ صفحه 208]



يعني من تو را برادر خود خواندم و در دولت خودم تو را شركت دادم.

از آن روز سيد به اخوي معروف شده و اولاد و احفادش نيز به اين عنوان مشهور گرديدند.


پاورقي

[1] منتخب التواريخ ص 696 و مرحوم حاجي ملاهاشم از سلسله نسب اين خانواده چند نفر را نوشته و در مسطوره فروغ كافي هم كه در اين خصوص انتشار يافته سلسله ناتمام به نظر مي رسد.