بازگشت

به امامت حضرت معتقد شدم


حضرت امام محمد تقي عليه السلام فرمود: هر كس به غير از خدا تكيه كند، خدا او را به خود واگذارد.

و مي فرمايد: قاسم بن عبدالرحمان - كه زيدي بود - گفت: به بغداد رفته بودم. روزي ديدم كه مردم مي دوند و بر بام ها و جاهاي بلند بر مي آيند و مي ايستند. گفتم: چه خبر است؟ گفتند: ابن الرضا (حضرت جواد عليه السلام) است، ابن الرضا است. گفتم: به خدا او را مي نگرم. ديدم حضرت بر استر نر يا ماده اي سوار است و آمد. گفتم: خدا شيعه را از رحمت خود دور كند كه مي گويند: خدا اطاعت اين (كودك خردسال) را واجب كرده، حضرت متوجه من شد و فرمود: اي قاسم بن عبدالرحمان! «آيا از بشري از جنس خود پيروي كنيم؟! در اين صورت در ضلالت و دوزخيم، سوره قمر آيه 26».

با خود گفتم: به خدا اين ساحر است. باز حضرت متوجه من شده و فرمود: «آيا از ميان ما تنها وحي به او القا مي شود؟! بلكه او دروغگويي سركش و متكبر است. سوره قمر آيه 25» با ديدن اين اعجاز از عقيده ي خود برگشته و شهادت دادم كه او حجت خدا بر خلق است و به امامتش معتقد شدم.



[ صفحه 89]