بازگشت

مدح امام محمد تقي حضرت جواد




اي آن كه بر تمام خلايق، تو رهبري

بر ممكنات، سيد و سالار و سروري



اي ناخداي قلزم هستي كه ذات تو

بر ذات ماسواي خدا كرده مصدري



قومي دهند نسبت رويت به آفتاب

گويند فرقه اي كه تو ماه منوري



هر كس بقدر وهم كند فهم مدعا

در وصف طلعت تو چه خوش گفت «جوهري»



آنجا كه آفتاب رخت جلوه گر شود

خورشيد، زهره مي شود و ماه، مشتري



شاه نهم، امام نهم، حجت نهم

نور نهم، ز نور خداوند اكبري



[ صفحه 14]



هم جانشين هشت امامي بروزگار

هم از شرف امام دهم را تو مظهري



آمد تو را جواد لقب، زآنكه جود تو

از ياد برد حاتم و آن جود جعفري



شاها تو يادگار رسولي كه چون رسول

خلق عظيم داري و خلق پيمبري



از آدم و خليل هم از يوسف و مسيح

وز خلق و خلق صورت و سيرت نكوتري



با آنهمه كرامت و آيات بينات

هرگز كليم با تو نيارد برابري



آن معجزات كز تو به عالم شنيده شد

مشكل مسيح با تو زند لاف همسري



چون كيميا ولاي تو و مس وجود ماست

آسان بود به خلق جهان، كيمياگري



«ذاكر» از اين مديحه بسي فخر مي كند

بر حافظ و سنائي و سعدي و انوري [1] .



[ صفحه 16]




پاورقي

[1] از ديوان جوهري (متخلص به ذاكر)، متوفاي 1367 ق.