فرموده هاي امام جواد
امام ما، جواد فرمود:
الكمال في العقل [1] .
كمال آدمي در خردمندي است.
و فرمود: عز المؤمن غناه عن الناس [2] .
عزت مومن در بي نيازي از مردم است.
و فرمود:
من انقطع الي غير الله و كله الله اليه [3] .
هر كه به غير خدا اتكا كند، خدا به هم او واگذارش مي كند.
و فرمود:
من استحسن قبيحا كان شريكا فيه [4] .
هر كه كار زشتي را نيكو شمارد، در آن كار شريك شده است.
و فرمود:
يوم العدل علي الظالم اشد من يوم الجور علي المظلوم [5] .
روز عدالت براي ستمگر سخت تر از روز ستم بر مظلوم است.
[ صفحه 142]
و فرمود:
لا تكن وليا لله في العلانيه و عدوا له في السر [6] .
در آشكار دوست خدا و در پنهان، دشمن خدا مباش.
و فرمود:
من امل فاجرا كان ادني عقوبته الحرمان [7] .
كسي كه به فاسقي اميد ببندد، كمترين عقوبتش نوميدي است.
و فرمود:
من عمل علي غير علم افسد اكثر مما يصلح [8] .
هر كه بدون اطلاع، دست به كاري زند، فسادش بيش از اصلاح خواهد بود.
و فرمود:
الثقثه بالله تعالي ثمن لكل غال و سلم الي كل عال [9] .
اعتماد به خداوند متعال، بهاي هر چيز گرانبهايي است و نردبان هر جايگاه بلند و بالايي.
[ صفحه 143]
و فرمود:
كيف يضع من الله تعالي كافله و كيف ينجوا من الله تعالي طالبه [10] .
چگونه ضايع شود كسي كه خدا كارگزار اوست؟! و چگونه نجات پيدا كند كسي كه خدا به دنبال اوست!؟
و فرمود:
كفي بالمرء خيانة ان يكون امينا للخونه [11] .
در خيانتكاري فرد همين بس كه امين خائنان بشود.
و فرمود:
من وثق بالله و توكل علي الله نجاه الله من كل سوء و حرز من كل عدو [12] .
هر كه به خدا اعتماد و بر او توكل كند، خداوند از هر بدي او را مي رهاند و از هر دشمني حفاظت مي كند.
و فرمود:
المؤمن يحتاج الي ثلاث خصال: توفيق من الله و واعظة من نفسه و قبول ممن ينصحه [13] .
مؤمن به سه خصلت نيازمند است: توفيق از خدا، نصيحت گري از درون و پذيرش نصيحت ديگران.
[ صفحه 144]
و فرمود:
من وعظ اخاه سرا فقد زانه و من وعظه علانية فقد شانه [14] .
هر كه برادرش را پنهاني پند دهد، او را زينت بخشيده است و اگر در حضور ديگران نصيحتش كند، ضايعش ساخته است.
و فرمود:
من اطاع هواه اعطي عدوه مناه [15] .
كسي كه از هواي نفس پيروي كند، دشمن را به آرزويش رسانده است.
و فرمود:
القصد الي الله تعالي بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال [16] .
با بال دل سريعتر به خدا مي توان رسيد تا پاي رفتار.
و فرمود:
العامل بالظلم و المعين عليه و الراضي شركاء [17] .
ستمگر و ياور ستمگر و راضي به ستم ستمگر همه در ستم شريكند.
[ صفحه 145]
و فرمود:
اياك و مصاحبة الشرير فانه كالسيف المسلول، يحسن منظره و يقبح اثره [18] .
از رفاقت با انسان بد بپرهيز! كه او به شمشير آخته مي ماند، ظاهرش زيبا است و آثارش زشت.
و فرمود:
ثلاث يبلغن بالعبد رضوان الله تعالي:
كثرة الاستغفار و لين الجانب و كثيرة الصدقة
و ثلاث من كن فيه لم يندم:
ترك العجلة و المشورة و المتوكل علي الله عزوجل عندالعزم [19] .
سه چيز، بنده را به خشنودي خدا مي رساند:
بسيار استغفار كردن و نرم خويي و بسيار صدقه دادن.
و سه خصلت است كه در هر كه باشد، پشيمان نمي شود:
شتاب نكردن، مشورت كردن و توكل بر خدا به هنگام تصميم.
و فرمود:
الدين عز و العلم كنز و الصمت نور و لا هدم للدين مثل البدع و لا افسد للرجال من الطمع و بالراعي تصلح الرعية و بالدعاء تصرف
[ صفحه 146]
البلية [20] .
دين، عزت است، علم گنج است و سكوت نور است.
و هيچ چيز همانند بدعت، دين را نابود نمي كند.
و هيچ چيز مثل طمع، مردان را فاسد نمي كند.
و مردم با زمامدار، اصلاح مي پذيرند.
و با دعا، بلا برطرف مي شود.
و فرمود:
اهل المعروف الي اصطناعه احوج من اهل الحاجة اليه لان لهم اجره و فخره و ذكره فمهما اصطنع الرجل من معروف فانما يبدأ فيه بنفسه [21] .
نياز نيكوكاران به نيكي كردن، بيش از نياز نيازمندان است به نيكي ديدن؛
چرا كه آنان اجر مي برند و افتخار و نام نيك كسب مي كنند.
پس هر كه به ديگران نيكي كند، ابتدا خودش بهره برده است.
و فرمود:
حسب المرء من كمال المروة ان لا يلقي احدا بما يكره [22] .
در كمال جوانمردي همين بس كه انسان با ديگران چنان رفتار نكند كه بر خودش نمي پسندد.
[ صفحه 147]
و فرمود:
عنوان صحيفة المسلم حسن خلقه. [23] .
عنوان نامه عمل مسلمان - نزد خدا - خوش خلقي او است.
و فرمود:
من استغني بالله افتقر الناس اليه و من اتقي الله احبه الناس [24] .
كسي كه با تكيه بر خدا، چشم اميد از مردم بردارد، مردم دست نياز به سوي او دراز مي كنند و هر كه تقواي خدا پيشه كند، مردم دوستش مي دارند.
[ صفحه 148]
و فرمود:
من شهد امرا فكرهه كان كمن غاب عنه و من غاب عن امر فرضيه كان كمن شهده [25] .
كسي كه در كاري حاضر، اما از آن ناخشنود باشد، انگار كه غايب است.
و كسي كه در كاري نباشد، اما به آن خشنود باشد انگار كه در آن كار حاضر است.
و فرمود:
من اصغي الي ناطق فقد عبده. فان كان الناطق عن الله فقد عبدالله [26] و ان كان الناطق ينطق عن لسان ابليس فقد عبد ابليس.
كسي كه گوش به گوينده اي بسپارد، به پرستش او ايستاده است، پس اگر گوينده، خدايي باشد، خدا را پرستيده است و اگر شيطاني باشد، شيطان را پرستش كرده است.
و فرمود:
اظهار الشي قبل ان يستحكم، مفسدة له. [27] .
[ صفحه 149]
اظهار هر چيز پيش از آن كه پايدار شود، مايه ي تباهي آن است.
و فرمود:
لا تعجلوا الامر قبل بلوغه فتندموا فلا يطولن عليكم الامل فتقسوا قلوبكم و ارحموا ضعفائكم و اطلبوا من الله الرحمة بالرحمة فيهم [28] .
به كاري كه موعد آن فرانرسيده، اقدام نكنيد كه پشيمان مي شويد و آرزوهاي دور و دراز در سر نپروريد كه دچار قساوت قلب مي شويد و به ناتوانان خود رحم كنيد و رحمت خدا را در محبت به آنان بجوييد.
و فرمود:
الايام تهتك لك الامر عن الاسرار الكامنة [29] .
گذشت روزگار، پرده از اسرار برمي دارد.
و فرمود:
ملاقاة الاخوان نشرة و تلقيح للعقل و ان كان نزرا قليلا [30] .
ديدار با برادران، پناه و مصونيت است و باروري عقل اگر چه كوتاه و اندك باشد.
[ صفحه 150]
و فرمود:
نعمة لا تشكر كسيئة لا تغفر [31] .
نعمتي كه سپاسگزاري نشود، همانند گناهي است كه بخشوده نشود.
و فرمود:
من استفاد اخا في الله فقد استفاد بيتا في الجنة [32] .
كسي كه به برادرش در راه خدا خيري برساند، به خانه اي در بهشت دست يافته است.
و فرمود:
من اخطأ وجوه المطالب، خذلته وجوه الحيل [33] .
كسي كه در كيفيت طلب به خطا رود، در چاره جويي دچار خفت مي شود.
و فرمود:
اوحي الله الي بعض الأنبياء: اما زهدك في الدنيا، فتعجلك الراحة و اما انقطاعك الي فيعززك بي و لكن هل عاديت لي عدوا و واليت لي وليا؟ [34] .
خداوند به يكي از پيامبران وحي كرد: اما دل كندنت از دنيا،
[ صفحه 151]
آسايش و راحتي بود كه بدان شتافتي و اما پيوستنت به من، عزتي بود كه به آن دست يافتي. ولي آيا شد كه به خاطر من با كسي دشمني كني يا دوستي؟
و فرمود:
لو سكت الجاهل ما اختلف الناس [35] .
اگر جاهل سكوت مي كرد، مردم اختلاف پيدا نمي كردند.
و فرمود:
موت الانسان بالذنوب اكثر من موته بالاجل و حياته بالبر اكثر من حياته بالعمر [36] .
مرگ انسانها به واسطه ي گناه، بيش از مرگ طبيعي است، و طول عمر انسانها به واسطه ي كارهاي نيك، بيش از عمر طبيعي.
و فرمود:
من لم يرض من اخيه بحسن النية لم يرض بالعطية [37] .
كسي كه حسن نيت برادرش راضي اش نكند، عطايا و بخششهاي او هرگز راضي اش نمي كند.
[ صفحه 152]
و فرمود:
لو كانت السموات و الارضون رتقا علي عبد ثم اتقي الله تعالي لجعل الله له منها مخرجا [38] .
اگر زمين و آسمان بر بنده اي تنگ بگيرند و او تقواي خدا پيشه كند، خداوند راههاي نجات را برايش مي گشايد.
و فرمود:
لا يفسدك الظن علي صديق قد اصلحك اليقين له [39] .
در حق دوستي كه مورد اعتماد توست، گمان بد مبر.
و فرمود:
توسد الصبر و اعتنق الفقر و ارفض الشهوات و خالف الهوي و اعلم انك لن تخلو من عين الله فانظر كيف تكون [40] .
صبر را بالش خود كن و فقر را در آغوش گير و ترك شهوت كن و مخالفت با هواي نفس. و بدان كه از چشم خدا پنهان نيستي. پس ببين كه چگونه اي!
پاورقي
[1] الفصول المهمه - صفحه ي 290.
[2] اعلام الدين - صفحه ي 309 و روضه بحار، جلد 2 - صفحه ي 365.
[3] همان مأخذ.
[4] نورالابصار - صفحه ي 180.
[5] الفصول المهمه - صفحه ي 291.
[6] چنين نشود كه در ظاهر با خدا دوستي كني و در پنهان دشمني - منتهي الامال - جلد 2 - صفحه ي 449 - بحارالانوار - جلد 75 - صفحه ي 365.
[7] نورالابصار - صفحه ي 181.
[8] اعلام الدين، صفحه ي 309 - روضه بحار - جلد 2 - صفحه ي 365 - الفصول المهمه - صفحه ي 289.
[9] همان مأخذ.
[10] همان مأخذ.
[11] منتهي الامال - جلد 2 - صفحه ي 450 - بحارالانوار - جلد 72 - صفحه ي 380.
[12] نورالابصار - صفحه ي 181.
[13] همان مأخذ.
[14] نورالابصار - صفحه ي 180.
[15] منتهي الامال - جلد 2 - صفحه ي 450.
[16] همان مأخذ.
[17] الفصول المهمه - صفحه ي 291.
[18] منتهي الامال - جلد 2 - صفحه ي 450 - مستدرك الوسائل - جلد 8 - صفحه ي 351 و جلد 12 - صفحه ي 312.
[19] الفصول المهمه - صفحه ي 291.
[20] الفصول المهمه - صفحه ي 290.
[21] نورالابصار - صفحه ي 180.
[22] نورالابصار - صفحه ي 180.
[23] نورالابصار - صفحه ي 180.
[24] همان مأخذ.
[25] تحف العقول - صفحه ي 479.
[26] تحف العقول - صفحه ي 480.
[27] تحف العقول - صفحه ي 479.
[28] الفصول المهمه - صفحه ي 292.
[29] بحارالانوار - جلد 75 - صفحه ي 365.
[30] امالي مفيد - صفحه ي 329.
[31] بحارالانوار - جلد 71 - صفحه ي 53.
[32] منتهي الامال - صفحه ي 449.
[33] الفصول المهمه في معرفة الائمه.
[34] تحف العقول - صفحه ي 479.
[35] الفصول المهمه في معرفة الائمه.
[36] الفصول المهمه - صفحه ي 275.
[37] مسند الامام الجواد.
[38] بحارالانوار - ج 75 - صفحه ي 78.
[39] الفصول المهمه - صفحه ي 274.
[40] تحف العقول - صفحه ي 478.