اشعاري در باب ولادت امام جواد
امشب زمين و آسمان بايد چراغاني شود
سر تا سر روي زمين از گل، گل افشاني شود
بلبل به عشق روي گل، مست غزل خواني شود
اكناف عالم سر به سر نوشين و نوراني شود
و آن گه ملك، آماده ي پست نگهباني شود
جبرئيل، مأمور از پي گهواره جنباني شود
از يمن اين زيبا پسر، واشد گره از كار ما
شد سايه ي لطف خدا، شامل به حال زار ما
وز رحمت حق شد عيان، از پشت پرده يار ما
تا آنكه گردد جود او سرمايه ي بازار ما
روشن شده از نور او چون روز، شام كار ما
با دلبربايي، دل بود از دست ما دلدار ما
[ صفحه 57]
او آمده احيا كند با جود خود موجود را
پاينده سازد در جهان او پرچم محمود را
سازد مشخص بهر ما، راه زيان و سود را
راضي كند با طاعتش، او خالق معبود را
خاموش سازد در جهان، او آتش نمرود را
گسترده سازد بهر ما، او خوان لطف و جود را
مانند احمد خلق او، جاويد در آفاق شد
در زهد و تقوا چون علي، در ملك هستي طاق شد
مانند زهرا عصمتش، سرچشمه ي اشراق شد
در بردباري چون حسن، نزد همه مصداق شد
همچون حسين ابن علي، فرمانده ي عشاق شد
گاه عبادت بنده اش، صد يوسف و اسحاق شد
مانند باقر علم او، زينت دهد اسلام را
با شيوه ي صادق كند، هوشيار خاص و عام را
با فكر بكر خويشتن، او پخته سازد خام را
چون موسي جعفر كند، اجرا همه احكام را [1] .
[ صفحه 58]
پاورقي
[1] اي چشم ها بگرييد، ژوليد نيشابوري.