بازگشت

سوال يحيي بن اكثم از حضرت جواد


كليني در كتاب «كافي» از قول يحيي بن اكثم نقل مي كند:

كه او مي گويد: به حضرت جواد (عليه السلام) گفتم: به خدا قسم! مي خواهم سؤالي از شما كنم؛ اما شرم دارم.

حضرت فرمودند: «من قبل از آنكه سؤال كني به تو خبر مي دهم. تو مي خواهي بپرسي كه امام، كيست؟»

يحيي گفت: آري، سؤال من همين است.

حضرت فرمود: «امام، من هستم.»

يحيي گفت: علامت و نشانه اي براي من آشكار نما.

در آن لحظه، عصايي در دست امام جواد (عليه السلام) بود كه به سخن درآمد و گفت: مولاي من، امام اين زمان است و او حجب خداست. [1] .

اين جريان در زمان حضور حضرت در مدينه اتفاق افتاده است.



[ صفحه 30]




پاورقي

[1] عطية الجواد، سيد مصلح الدين مهدوي.