بازگشت

مواعظ و حكم و آدابي كه از آن حضرت بر جاي مانده است


در تحف العقول نقل شده است كه مردي به آن حضرت گفت: مرا اندرز ده. امام فرمود: آيا



[ صفحه 229]



مي پذيري؟ گفت: آري. فرمود: صبر را بالش كن و فقر را در آغوش گير و شهوات را به دور انداز و با هواي نفس مخالفت كن. و بدان كه تو همانا در برابر ديده خدايي پس ببين كه چگونه اي.

روايت شده است كه بار جنس بزازي آن حضرت را كه گرانبها بود، مي آوردند. اما در راه آن را دزديدند. آن كه اين بار را مي آورد طي نامه اي امام را در جريان اين واقعه نهاد. آن حضرت در پاسخ به خط خويش نگاشت: همانا جانها و اموال ما از بخششهاي گواراي خداست و عاريه سپرده اوست تا آنجا كه از آن بهره مند گرديم مايه ي خوشي و شادي است و آنچه هم ببرند، اجر و ثواب است. پس هر كه بي قراري اش بر شكيبايي اش چيرگي گيرد، اجرش ضايع شده است و ما از اين به خدا پناه مي بريم.

كسي كه در كاري حاضر بوده و آن را ناخوش دارد چونان كسي است كه در آن كار غايب بوده و هر كه در كاري حاضر نبوده ولي بدان رضايت داده است مثل كسي است كه خود در آن شركت داشته است. هر كه به گوينده اي گوش فرادهد او را پرستيده است. اگر گوينده از جانب خدا سخن گويد خدا را پرستيده و اگر از زبان ابليس سخن بگويد ابليس را پرستيده است.

تأخير توبه فريب خوردن است و امروز و فردا كردن موجب تحير و سرگرداني است، عذرتراشي در برابر خدا موجب نابودي است و اصرار بر گناه آسودگي از مكر خداست و جز زيان كاران، كسي از مكر خدا آسوده نيست. آشكار كردن چيزي پيش از استواري آن، مايه ي تباهي است. مؤمن به سه خصلت نياز دارد: توفيق از سوي خدا، پند دهنده اي از طرف خودش و قبول نصيحت كسي كه پندش مي دهد.