بازگشت

آثار و مآثر علمي امام جواد


همان گونه كه در كتاب «زندگاني امام المتقين اميرالمؤمنين علي عليه السلام» نگاشتيم؛ انسان داراي دو نوع اثر است، كه مركب از دو عنصر: عنصر مادي و عنصر معنوي است كه جسم تركيبي و روح تعليمي باشد؛ از نظر اثر نيز، دو اثر دارد:

1 - اثر مادي، كه از جسم تركيبي او باقي مي ماند.



[ صفحه 262]



2 - اثر معنوي، كه مولود روح تعليمي اوست و در تصرف اين كالبد، بزرگ ترين اثر و اهميت آن، تبديل آن به نيرو است.

يعني: تصرف روح در بدن سبب مي شود كه بدن مواد غذايي را از نباتات و حيوانات تحويل طبيعت تركيبي انسان مي دهد و از آن طرف، يك سلسله وجدانيات، معاني، عواطف انديشه و افكار و ذوق و شوق و شعور - كه مجموعه ي آن ها به احساسات و ادراكات تعبير شده - به وجود مي آورد. و اين كار مخصوص انسان است و هر حيواني قادر نيست كه ماده را به نيرو تبديل كند.

هم اكنون نيز كه به اين نكته ي دقيقه لطيفه ي ملهم شدم آن هم اثر معنوي است كه از تبديل ماده به نيرو حاصل گرديد و چون تصرف روح قطع شود و از سلطنت در كشور تن انصراف دهد، ديگر اين فعل و انفعال ماده و نيرو وجود ندارد و احساسات و ادراكاتي در كار نيست.

امام نيز از نظر بشريت داراي اين سنت طبيعي است، نهايت اين كه احساسات و ادراكات امام به نظر ما اماميه، برتر، وسيع تر و عميق تر از ساير بشر است.

يعني ما بشر، با شرايط زمان و مكان و تجهيزات محيط - فشار، جاذبه، امواج، انوار، الحان، اصوات و غيره - با اختلاف نيروي حاسه مي توانيم تا حدي ببينيم، بشنويم، درك كنيم و عمل نماييم، ولي امام ما فوق اين جهاز و سلاح و ادوات زمان و مكان و غيره مي بيند و مي شنوند.

به همين دليل، آثار و مآثر او نيز گرچه با اين وسايل و تجهيزات حاصل مي گردد، ولي قوي تر و عميق تر است.

يكي از آن مآثر، علم و دانش است كه به سبب ارتباط با روح تمام عالم، همه چيز را به موقع مي داند و مي بيند و در صورت اقتضاي زمان و محيط و تناسب قابليت شنونده و بيننده براي معرفي خود، اعجازي كه بايستي به ديگران نشان دهد، نشان مي دهد و مي آموزد و از مطالب علمي آگاه مي سازد به صحت آن با



[ صفحه 263]



دلايل متقنه تصريح مي نمايد و تشريح و توضيح مي دهد.

يكي از خصايص اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام اين است كه هيچ وقت از خودشان ادعايي نداشته و چيزي نگفتند كه ادعا كنند: من چنين مي گويم، بلكه هميشه اخباري را از پدران خود تا پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بيان مي كردند و مي آموختند.

حتي خود اميرالمؤمنين علي عليه السلام كه همه ي علماي اسلام از او علم و دانش آموخته و نقل كرده اند همه ي دانش خود را به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نسبت مي دهد كه آن حضرت مدينه و شهر علم و علي عليه السلام درب آن بود و پيامبر صلي الله عليه و آله نيز دانش و بينش خود را از جبرئيل امين، فرشته ي مقرب حق نقل مي كرد.

بنابراين، علم و دانش حقيقي و احساسات و ادراكات كلي عالم، همان نوري است كه فرمود: خداوند در دل هر كس كه بخواهد مي تاباند و به زر و زور نيست.

«العلم نور يقذفه الله في قلب من يشاء». [1] .

كوتاه سخن اينكه: امام جواد عليه السلام نيز همانند پدر بزرگوارش علوم و فنون مختلف را از پدرش از جدش تا به باب مدينه ي علم برسد روايت كرده و روات اين چند امام اخير نيز از اصحاب ثقه، ثابت، سالم و بدون ترديد بوده اند.

بنابراين، درباره ي اخبار اين چند امام اخير آن مشكلاتي نيست كه درباره ي اخبار ائمه پيشين بوده است. يعني سخنان پيشوايان پيشين با جاعلين روايت مخلوط شده بود ولي اين مشكل در اخبار اين چند امام اخير نيست.

حافظ عبدالعزيز بن اخضر جنابذي اخبار زيادي را از امام جواد عليه السلام از پدرش از پدران بزرگوارش از حضرت علي بن ابي طالب عليهماالسلام بدين سند نقل مي كند. [2] .

خطيب در «تاريخ بغداد» به سند خودش از امام جواد عليه السلام از پدرش از جدش از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت مي كند كه حضرتش فرمود:



[ صفحه 264]



بعثني النبي صلي الله عليه و آله إلي اليمن، فقال - و هو يوصيني - يا علي! ما حار من استخار و لا ندم من استشار.

يا علي! عليك بالدلجة، فإن الأرض تطوي بالليل ما لا تطوي بالنهار.

يا علي! اغد علي اسم الله، فإن الله بارك لامتي في بكورها. [3] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مرا به يمن فرستاد و در ضمن سفارشاتش فرمود: كسي كه استخاره و طلب خير كند حيران و سرگردان نمي ماند، كسي كه مشورت در كارها بنمايد دچار پشيماني نمي گردد.

يا علي! بر تو باد به راه پيمودن و سير در شب كه زمين در شب به هم پيچيده مي شود سرعت سير بيشتر است به طوري كه در روز آن گونه پيچيده نمي شود.

يا علي! صبحگاهان به نام خداوند تبارك و تعالي آغاز حركت كن كه خداوند براي امت من در بامدادان بركت قرار داده است.

از اين روايت چند نكته ي لطيف علمي به دست مي آيد كه اينك بيان مي نماييم:

1 - طلب خير كردن و انديشه و افكار را روي خيرات و مبرات بردن.

2 - شور و مشورت در امور دنيا نمودن، كه انسان را از تحير و نگراني و سرگرداني مصون مي دارد.

3 - درس علمي جاذبه ماه.

4 - به نام خالق پرورش دهنده ي مواد عالم هر كاري را آغاز و شروع نمودن، كه براي ملت اسلام اين نام، نام مبارك و ميموني است كه هر كار بدين نام شروع شود انجام مطلوبي مي يابد.

خلاصه ي سخن اينكه: شب را در سفر - آن هم در بيابان عربستان كه راه معلوم نيست و خطرناك است- حركت مكن و تا صبح و روشن شد به حركت بپرداز تا از



[ صفحه 265]



خطرات احتمالي مصون بماني.

و سرعت حركت شب از مضامين مخصوص اين حديث است كه معلوم مي شود جاذبه ي ماه قوي تر از جاذبه ي ساير ستارگان است كه تأثيري در سرعت حركت زمين دارد.


پاورقي

[1] منيه المريد: 167، مصباح الشريعه: 16.

[2] اعيان الشيعة: ج 4 ص 242، به نقل از معالم العترة الطاهرة.

[3] بحارالانوار: ج 72 ص 100.