بازگشت

سيدالشهداء و خبر دادن از شهادت


از موارد علوم غيبي ائمه عليهم السلام خبر دادن امام حسين عليه السلام از شهادت خود و يارانش مي باشد كه به تواتر و عناوين مختلف در ازمنه و امكنه ي مختلفه از شهادت و حوادث آينده خود خبر مي داد و اين همان استفاضه از ام الكتاب بود كه براي آن حضرت كشف مي شد و خبر مي داده.

در پاسخ اين توهم كه چرا امام حسين بن علي عليهماالسلام با تصريح (و لا تلقوا بأيديكم إلي التهلكه) [1] چگونه خود را به هلاكت انداخت و با اهل و عيال خود به عراق رفت با آن كه مي دانست حكومت و نيروي ظاهر، دست دشمن است و مردم كوفه هم با او، پدرش و برادرش وفاداري نشان نداده اند و غداري و مكاري اهل كوفه سابقه تاريخي داشت و بايد حضرت ابي عبدالله عليه السلام از مرور زمان تجربه گرفته به طرف كوفه نرفته باشد؛ گفته شده:

زيرا كه: اين قيام، فلسفه و حكمتي دارد كه به خلاف توهمات مردم به هلاكت انداختن نبوده، بلكه تحصيل حيات ابدي و سرمدي بود.

وقتي ابن عباس و ابن زبير به حضرتش عرض كردند: قد حضرت الحج و تدعه و تأتي العراق، وقت حج فرا رسيده است شام حج را مي گذاري و به عراق مي روي؟



[ صفحه 250]



حضرت فرمود:

يابن الزبير! لأن أدفن بشاطي الفرات أحب الي من أن أدفن بفناء الكعبه [2] .

اي پسر زبير! در كنار فرات دفن شوم براي من بهتر است تا در كنار كعبه كه - از دست مي رود - دفن شوم.

و آنگاه كه عبدالله بن عمر آمد با آن حضرت توديع كند فرمود:

استودعك الله من قتيل؛ [3] .

با يك مردي كه كشته مي شود وداع مي كني.

وقتي ابن مخزومي آن حضرت را از اين سفر باز مي داشت فرمود:

تو ناصح مشفقي هستي، ولي نمي داني سرنوشت من چيست.

و به برادرش محمد حنفيه فرمود:

من در روز عاشورا در كربلا كشته مي شوم.

و به ام هاني و ام سلمه نيز همين خبر را داده بود.

در حديث حمران آمده كه حضرتش فرمود:

من مأمور اين قيام هستم كه حتمي و حكم مبرم است، بايد اطاعت كنم و با آگاهي و از روي عمد و با اختيار مي روم و اين قيام، هدايت افكار و ارشاد آن ها به مصالح نوعي ملت اسلام است.

شيخ مفيد رحمه الله در پاسخ مسايل عكبريه كه مي پرسند: چرا اميرالمؤمنين عليه السلام با علم و آگاهي از كشته شدن، به مسجد رفت؟ مي نويسد:

او امام بود، و از سرنوشت و مقدرات خود آگاه بود و مي دانست كه كشته مي شود و قاتل خود را هم مي شناخت پيش از اين هم به قاتل خود خبر داده بود و بايد اجراي اين نقشه به علم او باشد و بداند و برود و كشته شود.

امام حسين عليه السلام نيز تمام جريان عاشورا را مي دانست و پيش از اين، خبر داده بود



[ صفحه 251]



حتي از در هم خشكيدن پوست بدن خود و فرزندانش از تشنگي نيز خبر داده بود و حتي شب عاشورا قادر به كندن چاه بود، مع ذلك امتناع نمود و فرمود: ما بايستي با لب تشنه كشته شويم.

نگارنده گويد: پاسخ هايي كه در اين زمينه داده شد طبق سليقه ي نويسنده نيست. حقيقت امر اين است كه اميرمؤمنان، امام حسين و ساير ائمه معصومين عليهم السلام از روي ام الكتاب: جفر، جامعه، صحيفه فاطميه و نزول روح و فرشته در شب قدر علم و اطلاع داشتند و علم آن ها سبب كشته شدن آن ها و علت شهادتشان نبود، بلكه علم در سرنوشتي بود كه قدرت تغيير آن را نداشتند.

در اين حال، چه بهتر كه به رضا و تسليم قضا جلب عنايت رباني نمايند و به مقام قرب نايل شوند. اما آن چه كه ديگران هلاكت مي دانند و روي آن اعتراض مي نمايند كه چرا به دست خود، خودشان را به هلاكت انداختند؟ يا به پاي خود به سوي مصرع و مقتل رفتند؟ اين اشتباه است.

چرا كه با داشتن علم و آگاهي، مرگ و شهادت هلاكت نبوده، بلكه فوز عظيمي بود كه هر كس بدان نمي رسد.

بنابراين، آن ها يا ائمه ديگر عليهم السلام به سوي هلاكت و محو و نابودي نرفتند، بلكه به سوي حيات ابدي، شرافت، عزت و عظمت مي رفتند و به همين منطق، در هر آني كه به سوي شاهد مقصود مي رسيدند مشعوف، مسرور، شاكر و شادمان مي شدند.

اميرالمؤمنين عليه السلام تا ضربت بر سرش خورد فرمود: و الله! فزت برب الكعبة؛ [4] .

به خدا قسم، رستگار شدم به پروردگار كعبه.

سيدالشهداء عليه السلام تا برنامه او به پايان رسيد خاك هاي كربلا را جمع كرد صورت روي خاك گذاشته سجده ي شكر نمود و فرمود:

الهي! رضا برضاك، صبرا علي نعماك، لا معبود سواك.



[ صفحه 252]



آري، آن حضرت اين پيش آمد را نعمت غير مترقبه مي شناخت و به انجام آن سپاسگزاري نمود.

همچنين امام حسن عليه السلام يا ساير ائمه عليهم السلام آنگاه كه مسموم شدند همه ي آن ها مأمور انجام برنامه خود بودند و عمر آن ها جز بدين ترتيب پايان نمي يافت.

چنانچه در روايتي حضرتش تصريح نموده اند كه: ما منا مقتول أو مسموم. [5] .

اگر قتل و سم نبود، آن ها مرگ جسماني نداشتند؛ چنانچه از عمر امام زمان عليه السلام بيش از 1127 سال - تا تحرير اين سطور - مي گذرد و هرگز نخواهد مرد تا ظهور كند و مقتول گردد.

از طرف ديگر، خروج امام حسين عليه السلام از مدينه به جهت ترس از مرگ نبود، بلكه براي اجراي برنامه و مأموريت خاصي بود كه بايد انجام مي شد و به بهترين طريق به كمال مطلوب مي رسيد كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله خروج او را خبر داده بود، بلكه خبر شهادت آن حضرت به آدم، نوح، عيسي، موسي و ابراهيم عليهم السلام نيز داده شده بود.

همه ي اين اخبار استفاده از همان منابع علمي آسماني است كه در دسترس انبيا و اوليا قرار مي گرفت.

از اين رو، هر جا به آن حضرت خبر هول انگيزي مي دادند مي فرمود: وعده ي ما اين چنين و اين جا نيست، بلكه در محل ديگري خواهد بود كه نامش كربلاست.

كوتاه سخن اين كه: امام زين العابدين، امام محمد باقر، امام جعفر صادق، امام كاظم، امام رضا، امام جواد عليهم السلام همه از مسموم شدن و كيفيت شهادت خود كه در چه زمان و به دست چه كسي خواهد بود، خبر داده بودند و مطلب براي آن ها روشن بود.



[ صفحه 253]




پاورقي

[1] سوره بقره: 195.

[2] كامل الزيارت: 73.

[3] بحارالانوار: ج 45 ص 96.

[4] بحارالانوار: ج 41 ص 2.

[5] بحارالانوار: ج 27 ص 216.