بازگشت

راسخان در علم


منظور از «راسخان در علم» در آيه ي شريفه ي (و ما يعلم تأويله الا الله و الراسخون في العلم) [1] ائمه معصومين و اوصياي پيامبر خاتم النبيين صلوات الله عليهم اجمعين هستند كه در «تفسير تبيان» آمده است؛ «الراسخون في العلم و هم أوصياء محمد صلي الله عليه و آله».

در كتاب «كافي» روايتي آمده كه حضرت صادق عليه السلام فرمود:

فرسول الله صلي الله عليه و آله أفضل الراسخين في العلم قد علمه الله عزوجل جميع ما أنزل عليه من التأويل و التنزيل و ما كان لينزل عليه شيئا لم يعلمه تأويله و أوصيائه من بعده يعلمونه كله». [2] .

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله برترين راسخان در علم است كه خداوند به او تأويل و تنزيل آنچه بر او نازل شده آموخته و آنگونه نبود كه چيزي بر او نازل كند و تأويلش را به او نياموزد و او به اوصياي خود همه را آموخته و به وراثت بخشيده است.»

اميرالمؤمنين علي عليه السلام در يكي از فرمان هاي خود فرمود:

«اي مردم! از من اطاعت كنيد كه خدا از زمان هبوط آدم آنچه به همه ي انبيا علم و دانش آموخته تا خاتم النبيين صلي الله عليه و آله همه را به من تعليم فرموده و شما هيچ عذري نداريد مگر اطاعت كنيد».

و در «تفسير تبيان» در ذيل آيه ي (و تفقد الطير) [3] و آيه ي (لو أن قرانا سيرت به الجبال او قطعت به الأرض أو كلم به الموتي) [4] حضرتش فرمود:

خداوند عالم همه ي اين علوم را به ما تعلم فرموده و ما وارث علوم پيامبر در قرآن مي باشيم. ما مي دانيم در دل كوه ها چيست و زمين در چه مقري مي گردد، يا مردگان چگونه سخن مي گويند. ما مي دانيم



[ صفحه 193]



آب هاي زير چه قدر است.

و آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود كه: (و ما من غائبة في السماء و الأرض الا في كتاب مبين). [5] .

ما كتاب مبين هستيم كه همه چيز و همه ي علوم در ما جمع شده است و به ما آنچه كه از علوم آسمان ها و زمين بوده به وراثت بخشيده است، و آن علم غيب است كه فرمود: (و لله غيب السماوات و الأرض). [6] .

با اين مقدمات معلوم شد كه علم غيب مخصوص ذات باري جل شأنه مي باشد و غير از او كسي نمي داند و حق شركت در آن هم ندارد، نهايت اين كه به موجب رواياتي كه در دست است اين علم را به اوصياي خاتم النبيين صلي الله عليه و آله بخشيده، تا معجزه ي آن ها باشد و از راه علم به هدايت و ارشاد ملل پيشرفته جهان پردازند.


پاورقي

[1] سوره آل عمران: 7.

[2] اصول كافي: ج 2 ص 312.

[3] سوره نمل: 20.

[4] سوره رعد: 31.

[5] سوره نمل: 75.

[6] سوره هود: 123.