بازگشت

عصاي حضرت جواد


شيخ كليني رحمه الله روايت مي كند كه محمد بن ابي العلاء از يحيي بن اكثم نقل كرد: زماني كه او قاضي سامره بود، من از حضرت جواد عليه السلام دليلي بارز بر امامت او خواستم، حضرت عصايي در دست داشت كه آن قطعه چوب، به صداي رسا گفت: صاحب من، مولاي اين زمان است او حجت خدا بر خلق است.

من اين حجت را ديدم و به او ايمان آوردم و او را حجت خدا بر خلق شناختم. [1] .

از اين معجزات، فراوان براي آن حضرت نوشته اند كه بدين وسيله عظمت امامت او بر مردم ثابت گرديده است.

همان گونه كه ملاحظه مي شود، در اين معجزات دو نوع معجزه هويداست.

يك قسمت مربوط به امور مادي و طبيعي است كه از اطراف عالم براي شفاي امراض كه اطباي عصر از علاج آن عاجز بودند خدمت امام مي رسيدند و به اذن الله آنها را شفا مي داد.

و يك قسم هم موضوع پرسش هاي علمي است كه همه در آن عاجز و وامانده بودند و از امام جوان ما مي پرسيدند، حضرت جوادالائمه عليه السلام همه را پاسخ مي داد



[ صفحه 157]



و مسائل را براي آنها تجزيه و تحليل مي فرمود.

اين نحوه از معجزات كه طي الارض، شفاي امراض و سير نفوس بوده از كارهاي عادي امام نهم عليه السلام است كه براي معرفي خود و بيرون آوردن مردم از شك در سلسله امامت به عرصه ي ظهور و بروز مي رساندند.


پاورقي

[1] اصول كافي: ج 1 ص 323.