بازگشت

دعوت به بغداد


ابن شهر اشوب مي نويسد: هنگامي كه مردم با معتصم عباسي بيعت كردند معتصم احوالي از محمد بن علي ابن الرضا پرسيد.

گفتند: در مدينه با ام فضل بسر مي برد.



[ صفحه 420]



معتصم نامه اي به محمد بن عبدالملك الزيات والي مدينه نوشت كه: محمد تقي را با ام فضل از جانب ما دعوت كن و با احترام به بغداد بفرست.

ابن الزيات نامه را به پسر يقطين داد و او را مأمور اين خدمت كرد كه وسايل حركت امام جواد عليه السلام و ام فضل را به بغداد فراهم نمودند و با آرامش و آسايش آن حضرت را به سوي بغداد بردند و به هنگام ورود آن ها، نهايت احترام به عمل آمد و استقبال شاياني كردند. مردم عراق با تحف و هداياي فراوان به استقبال رفتند كه امام نهم، داماد خليفه بزرگ عباسي و دختر خليفه وارد شهري مي شوند كه پايتخت پدر او بوده و هم اكنون برادرش خلافت دارد.

پذيرايي شاياني به عمل آمد، شربت اترج فراوان آوردند، خيمه ي مخصوصي زدند و برف و يخ در آن شربت ريخته، گفتند: خليفه اين شربت را براي خنك نمودن دل مسافر تازه وارد هديه فرستاده است.

ابن شهراشوب مي نويسد:

در همان شربت سم ريخته بودند و امام جواد عليه السلام مهمان مدني را به سم عراقي مسموم نمودند.

صورت ظاهر اين دعوت بسيار مجلل و پذيرايي به ظاهر، شايان توجه بود، ولي همانند مار خوش خط و خال از سم و زهر انديشه هاي بد مصون نبوده و اين سفر در سال 220 هجري رخ داده است.