بازگشت

چگونه امام جواد مسموم شد؟


در اين كه امام جواد عليه السلام مسموم شدند هيچ اختلافي در ميان مورخان نيست همه ي مورخان از سني و شيعه اتفاق نظر دارند كه امام جواد عليه السلام به اشاره ي معتصم عباسي و سعايت جعفر، پسر مأمون به دست ام فضل، دختر مأمون عباسي مسموم شد ولي درباره ي آن سم در انگور، يا غذا، يا شربت اترج بوده، بين مورخان اختلاف نظر است.

آنچه از مضمون اخبار استفاده مي شود اين است كه: بايستي هر سه مورد به نظر موافق تلقي شود، زيرا دشمن براي از بين بردن حريف به انواع وسايل متوسل



[ صفحه 408]



شده، چنانچه پدر و جد بزرگوارش، همچنين پدران و اجداد آن ها را دشمنان مخالف سرسختشان چندين بار مسموم نموده اند، نهايت اين كه در انواع سم، يا چگونگي آن و تأثير سم اختلاف بوده است.

افزون بر اين چندين بار شده كه امام صادق، امام محمد باقر و امام موسي كاظم عليهم السلام پس از مسموميت سر قبر جدشان مي رفتند و طلب بهبودي مي كردند و خداوند در اثر توجهات رسول خدا صلي الله عليه و آله سم را بي اثر مي گذاشت و بهبودي مي يافتند.

البته پيشاپيش امام جواد عليه السلام سرنوشت خود را بيان فرموده بود كه در اين سن به سم زن خود كشته خواهد شده. از اين رو، ديگر براي بهبودي در قبال دعا و توسل مورد نداشت و خود امام عليه السلام مي دانست كه بايد از اين جهان رخت بربندد و نمي تواند بيش از بيست و پنج سال در اين دنيا باقي بماند.

در هر حال، بنابر آنچه نوشته اند از امام جواد عليه السلام براي نخستين بار در حين ورود به بغداد در خيمه ي بيرون شهر در حال استقبال با شربت اترج مسمومي پذيرايي كردند. آن شربت اثر فوري نداشت، ولي متعاقب آن، مهماني وزير معتصم بود كه غذاي مسموم، امام جواد عليه السلام را منقلب نمود به طوري كه عرق بر جبينش نشست و همان درسي كه پدرش به مأمون داد؛ همان درس را به معتصم و درباريان داد و از مجلس بيرون رفت و فرمود: بهتر است كه در مجلس و منزل تو به حال مسموميت از دنيا نروم.

همان گونه كه امام رضا عليه السلام آن گاه كه پس از مسموميت برخاست برود مأمون پرسيد: يابن عم! به كجا مي روي؟

فرمود: آن جا كه مرا فرستادي و بهتر است در منزل تو نباشم.

سومين باري كه امام جواد عليه السلام را مسموم كردند، هنگامي بود كه انگور رازقي مسمومي را كه معتصم به وسيله ي ام فضل به اصرار به آن حضرت خورانيد. آن زن بد



[ صفحه 409]



نفس لئيم دستور داده بود كه همه آب هاي حوض، كوزه و حتي دلو و طناب چاه را از دسترسي حضرتش برداشته بودند تا آبي پيدا نشود كه اثر سم را خنثي و بي اثر سازد.

از اين رو، امام جواد عليه السلام بدين سم مسموم شد و درون آن حضرت كه از سموم سابق تأثير ديده بود به يكجا و ناگهان از كار ايستاد و حضرتش در آن حال عطش و انقلاب و التهاب دروني در حق زنش و دشمنانش نفرين كرد و آن ها به شرحي كه ديديم در مدت كوتاهي به امراض بي درماني گرفتار شدند تا جان سپردند.

ظلم و ستم در هر حال بد است و بدتر آن كه نسبت به يك مقام و شخصيت بزرگ پاك نهادي باشد. آن هم زني به دست خود شوهر بزرگواري همچون امام جواد عليه السلام را در سنين جواني و برومندي نهال عمر، مسموم سازد. خدايش لعنت كند و آن ها را به عذاب دامنه داري معذب سازد.