بازگشت

مبارزه با لهو و لعب


مامون هنگام تزويج دخترش، مجلسي ترتيب داد و از مطرب و آوازخواني به نام (مخارق) دعوت كرد تا امام را بيازارد. مخارق به مامون گفت: اگر ابوجعفر كمترين علاقه اي به امور دنيوي داشته باشد، مقصود تو را تامين مي كنم. پس در برابر امام جواد (عليه السلام) نشست و با صداي بلند شروع به نواختن عود و آوازخواني كرد. امام به او و اطرافيانش هيچ توجه نكرد. بعد از مدتي سكوت سربرداشت و به مخارق فرمود: از خدا بترس اي ريش دراز! در اين لحظه، ناگهان عود و بربط از دست وي افتاد و دستش فلج شد. وقتي مامون سبب فلج شدن دست را از او پرسيد، گفت: زماني كه ابوجعفر (عليه السلام) فرياد بركشيد، چنان هراسان شدم كه هرگز به حالت عادي باز نمي گردم.