بازگشت

تفكر امام در مصائب حضرت فاطمه


زكريا بن آدم مي گويد: در خدمت حضرت رضا عليه السلام بودم كه امام جواد عليه السلام را آوردند، در حالي كه سن شريفش از چهار سال كمتر بود. آن جناب دست خود را بر زمين زد و سر مبارك به طرف آسمان بلند كرد و مدتي به فكر فرورفت. حضرت رضا عليه السلام فرمودند: عزيزم چرا اين قدر فكر مي كني؟

عرض كرد: فكرم در آن مصائبي است كه بر مادرم فاطمه عليهاالسلام وارد گرديد...

سپس حضرت رضا عليه السلام او را پيش خود طلبيد و ميان ديدگان او را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فداي تو باد! تو شايسته ي امامتي. [1] .


پاورقي

[1] بحار، ج 50، ص 59.