بازگشت

مناقب حضرت جواد


در سطور تاريخ گذشته ديديم كه كعبه آن كنگره بزرگ اسلامي محل معارفه و معاطفه ي مسلمين بود و ائمه ي هدي عليه السلام در آنجا خود را به مردم معرفي مي كردند مسلمانان آنجا پيشوايان خود را مي شناختند در دوران امامت حضرت جواد براي برخي كه ايمانشان ضعيف بوده به علت صغر سن امام نهم تأملي در امامت آن حضرت داشته و چون مركز اجتماع و معارفه مسلمين كعبه بوده از اطراف عالم براي حج به مكه مي آمدند و ائمه دين هم هميشه در شرايط آزادي از حج خودداري نمي كردند.

در زمان حضرت جواد كه به سن هفت سال و چند ماه و حداكثر 9 سالگي به امامت رسيد و تصرف در نشئه ي وجود مي كرد فقهاء و علماء و دانشمندان و اشراف و اعيان شيعه از اطراف ممالك پهناور اسلامي به منظور اداء مناسك حج و زيارت حجت خدا به مكه روي آوردند تا امام زمان خود را بشناسند و بيشتر مردم قبل از حج به مدينه مشرف مي شدند تا آرامگاه حضرت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را زيارت كنند گروهي بدين منظور به مدينه وارد شدند كه امام زمان خود را بشناسند پس از زيارت مزار شريف به خانه ي حضرت جواد عليه السلام رفتند و از زيارت جمال زيباش بهره مند شده سئوالاتي كردند و غوامض مسائل را پرسيدند امام نهم همه ي مسائل آن ها را پاسخ داد.

به طوري جواب هاي كافي و شافي مي داد كه از وفور علم و دانش او در اين سن شگفتي نمودند و كرامات و خوارق عادات و معجزات بسياري مشاهده كردند كه موجب يقين و نيروي ايمان آن ها شد.

در اصول كافي از علي بن ابراهيم قمي روايت مي كند كه جمعي از مردم نواحي و سواحل



[ صفحه 499]



درياي مديترانه و اقيانوس آرام آمدند به مكه و از حضرت جواد عليه السلام سي هزار (30000) مسئله پرسيدند كه امام نهم در سن ده سالگي تمام مسائل آن ها را جواب داد [1] .

علامه مجلسي در بحار مي نويسد كه كليني روايت مي كند فقهاي شيعه اماميه در سفر مكه در ظرف روزهاي متوالي سي هزار مسئله مشكل از مسائل فقهيه كه در ظرف يك سال يادداشت كرده بودند از امام پرسيدند و همه را جواب فرمود.

در عيون الاخبار مي نويسد چون حضرت رضا عليه السلام شهيد شد حضرت امام محمد تقي هفت سال و چند ماه داشت مردم بغداد درباره امامتش ترديد داشتند و در اين زمينه سخن ها گفتند و در كوفه هم جمعي از بزرگان شيعه و موثقين اماميه در خانه عبدالرحمن بن حجاج جمع شدند و براي امام رضا عليه السلام سوگواري كردند و يونس بن عبدالرحمن آغاز سخن كرد گفت تا حضرت جواد به سن بلوغ نرسد حجت خدا در ميان خلق چه كسي خواهد بود و مسائل و احكام را از كه بايد پرسيد؟

ابان ابن الصلت كه از موثقين رواة و اصحاب حضرت رضا عليه السلام بود از شنيدن اين سخن برآشفت و برخاست گلوي يونس را فشرد و سيلي بر صورت او زد گفت معلوم شد كه ايمان تو ظاهري بوده و شك و ريبي در امامت داري!

اگر حضرت جواد از طرف خداوند به امامت برگزيده شده باشد سن در او مدخليت ندارد كوچك و بزرگ در مكتب ربوبي يكسان هستند و اگر از طرف خدا نباشد پيرمرد و كودك نيز يكسانند. حضار يونس را سرزنش كرده پس از آن هشت نفر از علماي شيعه اماميه در كوفه و بغداد به طرف مدينه حركت كردند تا از نزديك مقام امامت را مشاهده كنند و آن ها از امام نهم سئوالاتي كردند و پاسخ مقنعي شنيدند و مطمئن گشتند.

محمد بن حسن بن عمار روايت مي كند كه ده سال در مدينه خدمت علي بن جعفر بودم و درس مي خواندم يك روز ابوجعفر محمد بن علي الرضا وارد شد چون چشم علي بن جعفر بدو افتاد بي اختيار استقبال كرد و تعظيم و تجليل نمود و دست او را بوسيد آن حضرت هم به عمويش احترام و دعا كرد [2] .



[ صفحه 500]




پاورقي

[1] مرآت العقول ص 178 ج 4.

[2] اصول كافي - عمدة الطالب - اثبات الوصيه مسعودي ص 182.