بازگشت

نجات همسايه


8- علي بن جرير مي گويد: خدمت امام جواد عليه السلام شرفياب بودم، گوسفندي از خانه ي امام گم شده بود. يكي از همسايگان را به اتهام سرقت آن كشان كشان نزد امام آوردند. امام فرمود: «واي بر شما! او را رها سازيد، گوسفند را او ندزديده، هم اكنون گوسفند در فلان خانه است برويد گوسفند را بگيريد».

به همان خانه اي كه امام فرموده بود رفتند و گوسفند را يافتند و صاحب خانه را به اتهام دزدي دستگير كرده و كتك زدند و لباسش را پاره كردند؛ اما او سوگند ياد مي كرد كه گوسفند را ندزديده است.

او را نزد امام آوردند، فرمود: «واي بر شما، بر اين شخص ستم كرديد، گوسفند خودش به خانه ي او وارد شده و او اطلاعي نداشته است».

آنگاه امام براي دلجويي و جبران لباسش، مبلغي به او عطا كرد. [1] .


پاورقي

[1] بحار، ج 50، ص 47؛ به نقل از خرائج راوندي.