بازگشت

بارور شدن درخت


5- مأمون، امام جواد عليه السلام را به بغداد آورد، و دختر خود را به همسري او داد؛ ولي امام عليه السلام در بغداد نماند و با همسرش به مدينه بازگشت.

به هنگام بازگشت، گروهي از مردم براي وداع و خداحافظي امام را تا خارج از شهر بدرقه كردند؛ هنگام نماز مغرب به محلي كه مسجدي قديمي داشت رسيدند. امام به آن



[ صفحه 442]



مسجد رفت تا نماز مغرب بگذارد. در صحن سراي مسجد درخت سدري بود كه تا آن هنگام ميوه نداده بود، آن گرامي آبي خواست و در بن درخت وضو ساخت و نماز مغرب را به جماعت به جاي آورد و پس از آن چهار ركعت نافله خواند و سجده ي شكر كرد، آنگاه با مردم خداحافظي فرمود و رفت.

فرداي آن شب درخت به بار نشست و ميوه ي خوبي داد، مردم از اين موضوع بسيار تعجب كردند. [1] از مرحوم شيخ مفيد نقل كرده اند كه سالها بعد خود اين درخت را ديده و از ميوه ي آن خورده است.


پاورقي

[1] به نور الابصار شبلنجي، ص 179 و احقاق الحق، ج 12، ص 424 و كافي، ج 1، ص 497 و ارشاد مفيد، ص 304 و مناقب، ج 4، ص 390 مراجعه شود.