بازگشت

شاگردان مكتب امام جواد


امامان پاك ما همچون پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم پيوسته در تعليم و تربيت مردم مي كوشيدند. در همه ي اوقات ملتزم به راهنمايي و تربيت مردم بودند. رفتار و گفتار معاشرت و حتي هر گوشه از زندگي روزمره ي آنان، آموزشگر كساني بود كه با آنان تماس داشتند؛ هر كس هر وقت [1] با آنان مي نشست برايش ممكن بود كه از اخلاق و دانش آنان بهره مند شود، اگر سؤالي داشت مي توانست مطرح كند و پاسخ آن را بشنود و پرسشها محدود هم نبود. هر مشكلي داشتند مي پرسيدند و پاسخ مي گرفتند.

بديهي است چنين مدرسه اي هرگز و در هيچ جا جز در مكتب پيامبران و امامان نمونه نداشته و ندارد. طبيعي است كه ويژگي و ثمربخشي چنين مكتبي تا چه حد خيره كننده و جاذب بوده است؛ به همين جهت خلفاي اموي و عباسي كه مي دانستند اگر مردم متوجه اين ويژگي ها شوند به سوي پيشوايان الهي و امامان بر حق جذب خواهند شد و آنگاه حكومت اين غاصبان در خطر قرار خواهد گرفت، تا آنجا كه برايشان ممكن بود، مي كوشيدند مردم با پيشوايان واقعي اسلام به طور آزاد تماس نداشته باشند. فقط چند سالي در زمان امام باقر عليه السلام به جهت حكومت عمر بن عبدالعزيز كه رفتاري انساني داشت و در زمان امام صادق عليه السلام به جهت آنكه حكومت اموي رو به زوال بود و حكومت عباسي هم هنوز قدرتي نداشت، مردم توانستند از آن دو امام بزرگوار به طور آزادتري استفاده كنند و مي بينيم كه شماره ي شاگردان و راويان از امام صادق عليه السلام به حدود چهار هزار نفر رسيد؛ [2] ولي در دوره هاي ديگر اصحاب و شاگردان و راويان



[ صفحه 455]



برخي از ائمه عليهم السلام بسيار كم بوده اند. به عنوان مثال؛ اصحاب و شاگردان و راويان امام جواد عليه السلام قريب صد و ده نفرند. [3] اين گوياي آن است كه در زمان آن گرامي تماس مردم با او تا چه اندازه محدود بوده است. در عين حال در ميان همين افراد معدود، چهره هاي درخشاني وجود دارد كه براي نمونه به برخي اشاره مي كنيم.


پاورقي

[1] البته در بسياري از اوقات حاكمان ظالم مانع از تماس مردم با آن بزرگواران بودند.

[2] رجال شيخ طوسي، ص 142 - 342.

[3] رجال شيخ طوسي، ص 397 - 409.