بازگشت

نصيحت حضرت جواد به مأمون و اعطاء حرز به او


چون مجلس خصوصي فيمابين حضرت امام جواد عليه السلام و مأمون پايان يافت حضرت فرمود به مأمون مرا نسبت به تو خيرخواهانه نصيحتي است كه لازم



[ صفحه 341]



است پند و اندرز مرا فراگيري و برطبق آن عمل كني مأمون عرض نمود بفرمائيد يابن رسول الله آن نصيحت كدام است و چيست ؟

حضرت فرمود نصيحت من به تو آن است كه هيچ وقت شب از خانه تنها بيرون مرو كه من از اين خلق بر تو ايمن نيستم، و نزد من دعائي است كه اگر آن را به تو دهم تو خود را با اعتقاد به آن در حصن حصين آن دعا قرار بده و هميشه آن دعا را با خود بدار كه از تمام بلاها و بدي ها و مكروهات مصون و محفوظ خواهي ماند و اثر آن دعا بود كه خدا مرا ديشب از شر تو حفظ نمود و نگاه داشت و اگر تمام لشكرهاي روم و ترك را ملاقات كني و همه بر تو جمع شوند با جميع اهل زمين و همه تو را محاصره كنند و آن دعا نزد تو باشد از آنها آسيبي به تو نرسد و خداوند در سايه ي آن دعا تو را حفظ مي فرمايد، حال اگر خواهي من نسخه اي از دعا به تو بدهم و براي تو بفرستم كه از همه شرور ايمن باشي، مأمون عرض كرد بلي لطفا آن دعا را به خط مبارك خود مرقوم فرمائيد و به من عنايت و مرحمت كنيد، حضرت قبول نمود و چون صبح شد ياسر را احضار كرد و نسخه اي از آن حرز كه به خط خود نوشته بود به او داد تا نزد مأمون ببرد و فرمود اي ياسر به مأمون بگو لوله اي از نقره ي پاك بسازد و دعا را در آن قرار بدهد و چون بخواهد آن حرز را بر بازو ببندد وضو بگيرد و چهار ركعت نماز بخواند در هر ركعت سوره ي مباركه حمد يك مرتبه و آيةالكرسي و آيه شريفه (شهدالله) و سوره والشمس و ضحيها و الليل و توحيد هر كدام را هفت مرتبه و چون از نماز فارغ شود بر بازوي راست خود بندد تا در موارد سختي ها و تنگي ها به حول و قوه ي خدا سالم بماند و از هر چه مي ترسد و حذر مي كند مصون و محفوظ خواهد ماند و فرمود كه در وقت بازو بستن قمر در عقرب نباشد.

روايت شده كه چون مأمون اين حرز را از آن حضرت گرفت و با اهل روم غزا كرد فتح كرد و در همه غزوات و جنگ ها همراه داشت و منصور و مظفر شد به بركت اين حرز مبارك



[ صفحه 342]