بازگشت

معتصم عباسي


ابواسحاق ، محمد بن هارون الرشيد ، هشتمين خليفه ي عباسي در سال صد و هفتاد و هشت از يكي از كنيزان هارون به نام ماره به دنيا آمد. بي سواد و كم دانش بود و چون غضب مي نمود از كشتن كسي باكي نداشت و شخصي قوي هيكل و بد منظر بود. معتصم عباسي را مثمن يعني هشتايي مي گويند ؛ زيرا عدد هشت در تاريخ زندگي وي به طور فراوان به چشم مي خورد ، چرا كه وي هشتمين خليفه ي عباسي ، هشتمين طبقه از نسل عباسي و هشتمين فرزند هارون است. در سال صد و هفتاد و هشت به دنيا آمد و چهل و هشت سال عمر كرد. در سال دويست و هجده به خلافت رسيد و هشت سال و هشت ماه و هشت روز سلطنت كرد. هشت بار در جنگ ها پيروز گرديد و هشت تن از دشمنان خود را به قتل رساند. هشت پسر و هشت دختر داشت و هشت روز از ماه ربيع الاول مانده ، چشم از جهان فرو بست.

معتصم عباسي كه به هيچ يك از دو طايفه ي عرب و ايراني اعتماد نداشت ، به عنصر ثالثي كه تازه در بغداد قدرت و اهميتي پيدا كرده بودند ، متوسل شد و آن جمعيت ترك بود. در نتيجه ي جنگ هاي پي درپي مسلمين كه در عهد هارون و مأمون در حدود تركستان رخ داد ، عده ي زيادي از غلامات ترك به عنوان اسير يا پيش كش به دارالخلافه فرستاده شدند. معتصم عباسي ، از ايشان جمعي را به عنوان مستحفظ داخل سپاه كرد. بعدها اقتدار اين سپاهيان ترك به حدي زياد شد و زياده روي ايشان در طلب مال و مقام به جايي رسيد كه خود خليفه هم به وحشت افتاد. ناچار بغداد را ترك گفت و در سامرا - كه خود به سال دويست و بيست اقدام به ساخت آن كرده بود - مقيم شد و تا پايان خلافتش در ميان لشكري پاسبان زندگي كرد و در همان جا به سال دويست و بيست و هفت درگذشت [1] .

صاحب قاموس رحمه الله مي گويد :

زماني كه معتصم شروع به ساختن شهر سامرا كرد ، اين عمل در نظر لشكر او بسيار سنگين و دشوار بود. وقتي بناي شهر سامرا به پايان رسيد و به آنجا منتقل شدند ، هر كسي كه شهر را مي ديد ، مسرور مي گشت. لذا به آن شهر سر من رآ مي گفتند ؛ يعني هر كس آن را ديد ، مسرور شد.

معتصم عباسي مردي ظالم و ستم كش بود و از علم و ادب بهره يي نداشت. علت اينكه وي



[ صفحه 430]



از علم و ادب بي بهره بود ، آن است كه با درس و مدرسه و استاد و دانش بيگانه بود و علاقه يي به كسب دانش از خود نشان نمي داد. به گفته ي مورخان ، هارون الرشيد او را بسيار دوست مي داشت و وي را با غلامي به مكتب مي فرستاد. وقتي آن غلام كه هم درس معتصم بود از دنيا رفت ، هارون الرشيد به معتصم گفت :

اي محمد! غلام تو از دنيا رفت. وي در جواب گفت : آري ! آقاي من ! وي مرد و از رنج دبستان و درس آسوده شد !

هارون الرشيد از اين پاسخ فهميد كه معتصم به درس و مدرسه و كتاب علاقه يي ندارد ؛ لذا دستور داد كه او را به حال خود واگذارند.

موقعي كه معتصم به خلافت رسيد ، محمد بن عبدالملك زيات را وزير خويش نمود. وي مردي فاضل و دانشمند بود و قبل از آنكه وزير شود در رديف نويسندگان و دانشمندان به شمار مي رفت.

معتصم عباسي روز پنجشنبه ، دوازدهم ربيع الاول و يا بيست و دوم اين ماه و به قولي دو ساعت از شب آن گذشته در شهر سامرا از دنيا رفت. علت وفات معتصم عباسي اين بود كه وي حجامت كرد و پس از آن تبي بر او عارض شد و به همان تب درگذشت. مدت خلافت او هشت سال و هشت ماه و هشت روز بوده است.


پاورقي

[1] تاريخ الخلفاء سيوطي و تاريخ مفصل ايران. به نقل از معارف و معاريف. واژه مأمون و معتصم.