بازگشت

وضعيت شهر كاظمين


شهر كاظمين در صد كيلومتري بغداد و پنج كيلومتري دجله واقع شده و اين شهر را به مناسبت لقب حضرت موسي بن جعفر عليه السلام - كه كاظم است - كاظميه مي گويند. و بدين لحاظ است كه به حضرت موسي بن جعفر و امام محمد تقي عليه السلام ، كاظمين گفته مي شود. بناي شهر كاظمين از پادشاهان آل بويه بوده است. در جوار قصبه يي در كنار بغداد به نام شونيز صغير ، مسجدي قرار دارد كه در نزديكي آن قبرستان قريش بود و سادات قريش را در آن قبرستان دفن مي كرده اند. از سال صد و هشتاد و سه هجري به بعد آن سرزمين شهرتي به دست آورد و سيل زوار از اطراف به زيارت آن آستانه مي شتافتند.

اين سرزميني كه امروز آن را كاظمين مي گويند ، قبل از بناي شهر بغداد آن را شونيز مي گفتند. شونيز نام سياه دانه يا زيره ي سياه يا جو سياه مي باشد.

محل شونيز زمين زراعتي و ملك دو برادري بوده كه در آن شونيز مي كاشته اند. به همين جهت آن دو برادر ، به شونيزي شهرت يافتند.

صاحب كتاب روضات مي نويسد : «شونيز اسم مقبره يي بوده كه دو برادر در آن دفن شده اند و بعد از دفن آنان به مقابر قريش شهرت يافت و آن گاه به كاظمين معروف گرديد.»

شيخ جمال الدين عاملي كه شاگرد محقق حلي رحمه الله بود ، مي نويسد : «حضرت موسي بن جعفر عليه السلام قبل از اينكه شهيد شود ، همين مكاني را كه فعلا گنبد و بارگاه آن حضرت مي باشد ، براي خود خريداري كرد.» و خطيب بغدادي نيز در تاريخ خود اين موضوع را تأييد مي كند.

زماني كه حضرت جواد عليه السلام شهيد شد ، آن بزرگوار را پشت مقبره ي حضرت موسي بن جعفر عليه السلام در يك مقبره ي جداگانه دفن كردند ، اين دو مقبره از يكديگر جدا بودند و شيعيان براي زيارت اين دو بزرگوار مي آمدند.

اول كسي كه بناي اين گنبد و بارگاه را توسعه داد معزالدوله ي ديلمي بود. وي در سال سيصد و سي و شش هجري به جهت ازدحام شيعيان براي زيارت حضرت موسي بن جعفر عليه السلام دستور داد تا بناي قبرها و اطراف آنها را خراب كردند و دو ضريح حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و امام جواد عليه السلام را مرتفع و تجديد نمودند. براي هر يك بناي عالي بنا نهاد و ضريح را از چوب ساج قيمتي ساختند كه بسيار از جهت فن منبت كاري و خاتم سازي ارزنده و بديع و جالب بود و تا موقعي كه هلاكوخان به بغداد دست يافت ، گنبد و بارگاه و صحن و سراي كاظمين عليه السلام چندين مرتبه به وسيله ي افراد برجسته يي تعمير و ترميم شد.

زماني كه هلاكوخان عراق را فتح كرد ، بازار و محلات شهر بغداد دچار حريق شد.



[ صفحه 421]



هلاكوخان به اشاره ي خواجه نصير طوسي ، عطاءالملك جويني را در سال ششصد و پنجاه و هفت هجري مأمور ترميم و تعمير مشهد كاظمين عليه السلام كرد. عطاءالملك خارج روضه ي منوره ، رواق ، صحن ، قبه و بارگاه ، مساجد و حجرات را تعمير و تزيين نمود و خدمات شايسته يي انجام داد.

در سال نهصد و شصت و شش هجري ، شاه اسماعيل صفوي براي تعمير و تزيين مشهد كاظمين قيام كرد و بناي جديدي نهاد. روضه و رواق و صحن را بر اساس محكمي استوار نمود و دو قبه ي بزرگ بر دو روضه ي منوره بنا نهاد ، كاشي كاري رواق ها و صحن و ايوان ها و تزيينات كليه ي آن بناهاي مقدسه را به نام جامع صفوي ناميدند. حجرات را تعمير كرد و فرش هاي عالي در رواق ها گستراند.

در سال هزار و دويست و يازده هجري ، محمد شاه قاجار دستور داد تا قبه و بارگاه كاظمين عليه السلام ، سرهاي مناره ها و ايوان كوچك را طلا گرفتند. رواق را با سنگ مرمر سفيد فرش كردند و خرابي هاي صحن را ترميم نمودند. در سال هزار و دويست و سي و يك هجري فتحعلي شاه قاجار ، قسمتي از اين بارگاه را تعمير كرد. آينه هاي بزرگي تقديم نمود و ميرزا شفيع ، وزير فتحعلي شاه ، در اين خدمات سهيم بود.

در سال هزار و دويست و پنجاه و پنج هجري ، معتمدالدوله منوچهر خان قاجار كه از فضلا و دانشمندان بود ، ايوان ها را ساخت و ايوان جنوبي را طلا گرفت و نام ائمه عليه السلام را با خط زيبا و طلاكاري نگاشت و خدمات شايان توجهي كه آثار آن تاكنون مشاهده مي شود ، انجام داد.

در سال هزار و دويست و هشتاد و دو هجري ، ناصرالدين شاه قاجار به زيارت عتبات عاليات رفت و سقف روضه ، آينه كاري ، نقوش داخل روضه ، زينت اطراف صحن و رواق خارج را با كاشي هاي زيبا تزيين نمود.

در سال هزار و دويست و نود و سه هجري ، اعتمادالدوله كه حاج فرهاد ميرزا فرزند عباس ميرزاي قاجار باشد ، گنبد و بارگاه كاظمين عليه السلام را به صورت جالبي تزيين و نقاشي نمود كه تاكنون باقي و جذاب است و از نظر فن نقاشي و هنر و صنعت قابل توجه هنرمندان مي باشد. خدمات حاج فرهاد ميرزا همچنان تا سال هزار و سيصد هجري ادامه داشت.



[ صفحه 422]