بازگشت

مادر مأمون كه بود؟ و چگونه به همسري هارون درآمد؟


مادر هفتمين خليفه عباسي كنيزي خراساني بنام «مراجل» بود و چركين ترين كنيز آشپزخانه هارون الرشيد.

روزي زبيده همسر دائم و بسيار ذي نفوذ پنجمين خليفه عباسي با شوهرش ‍ هارون الرشيد با شرط حكم و رضا شطرنج بازي كرد - و بنا شد هركس كه بازي را برد حكم نمايد و طرف باخته به حكم راضي شود زبيده برنده شد و طبق شرط حكمي به شرط ذيل صادر كرد كه هارون با زشتترين، بدشكلترين، و چركينترين كنيز آشپزخانه نزديكي نمايد. ابتدا هارون الرشيد راضي نشد و حاضر بود كه خراج مصر و عراق را به زبيده ببخشد بلكه او هارون را از اين حكم معذور دارد و عفو نمايد ولكن زبيده قبول نكرد به ناچار مقدمات اجراي حكم را فراهم كردند و گشتند و غير از «مراجل» كه تمام صفات مذكور در آن جمع باشد پيدا نكردند. بنابراين زبيده او را خواست تا هارون الرشيد با او آميزش نمايد كه محصول آن زناشوئي مأمون گشت. [1] .

مادر مأمون در همان اولين روزهاي پس از زايمان از دنيا رفت و برخي مورخان كه مسائل ناشي از باورهاي نژادپرستي حاكم بر عباسيان را تعقيب و تحليل مي كنند همين فوت زودرس مادر مأمون يعني «مراجل» را خوش ‍ شانسي مأمون تلقي و ارزيابي مي كنند، چرا كه باعث شد امر تربيت مأمون به فضل بن سهل واگذار شود و او از هر اقدامي براي تربيت شايسته ي مأمون كوتاهي نكرد. قابل ذكر است كه سال ولادت مأمون 170 ه‍.ق در اولين سال خلافت پدرش و سال وفاتش را سال 218 ه‍.ق نقل كرده اند.

برخلاف امين كه مشغول خوش گذراني، تن پروري و عيش و نوش بود با شرايط حاكم بر محيط تربيتي و نيز انتخاب فردي مأمون وي بصورتي كاملا جدي براي نضج و رشد فكريش بسيار بها مي داد و از اين طريق خود را بدانجا رساند كه تقريبا اجماع مورخين نامي تاريخ خلفا حكايت از جامعيت و و اعلميت او در ميان خلفاي عباسي دارد كه براي نمونه نظر شريفتان را به فرازهايي از متون معتبر جلب مي كنيم.

1 - از امام رضا عليه السلام نقل شده كه: «سابعهم اعلمهم» هفتمين خلفاي عباسي دانشمندترين آنهاست [2] .

2 - مأمون دانشمندترين خلفاي عباسي در فقه و كلام بود [3] .

3 - هارون الرشيد: و عبدالله المرضي الطريقة، الاصيل الرأي، الموثوق في الامر العظيم، فان ملت الي عبدالله اسخطت بني هاشم (يعني العباسيين) وان افردت محمدا بالامر لم آمن تخليطه علي الرعية.

پدر مأمون راجع به پسرش چنين مي گويد: عبدالله داراي روشي مورد پسند، فكري اصيل، مورد اطمينان در كار خطير خلافت هست، اگر به عبدالله (مأمون) مايل شوم بني هاشم (عباسيان) را غضبناك كرده ام و اگر محمد (امين) را در امر خلافت تنها بگذارم از به هم ريختن امور مردم توسط او خاطر جمع و ايمن نيستم [4] .


پاورقي

[1] حيلة الحيوان الدميري، ج 1 ص 72 - الحياة لسياسية الامام الرضا - جعفر مرتضي العاملي ص ‍ 148.

[2] مناقب - اين شهرآشوب ج 2 ص 276 - و سفينة البحار ذيل ماده غيب.

[3] فهرست ابن النديم ص 174.

[4] مروج الذهب ج 3 ص 352 و 353.