بازگشت

امام جواد و حضرت مهدي


همه معصومين به نوعي از آمدن مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه سخن گفته اند، از جمله حضرت جواد عليه السلام.

يكي از شخصيتهاي والائي كه پيرو بي چون و چرا از ولي الله زمان خويش بود و درسي جاويد براي عموم شيفتگان ساحت قدسي ولايت داد و نام نيك خود را در جريده ي عشاق ولائي نگاشته حضرت عبدالعظيم حسني است او كه توفيق معاصر بودن با سه امام عليهم السلام را يافته و نزد هر سه امام به منزلت رفيعي دست يافت.

و اينك ما خوشه اي از كلمات درربار معصومين و بالاخص يازدهمين معصوم حضرت جواد عليه السلام را از زبان ايشان تقديم مي نمائيم.

1 - حضرت عبدالعظيم حسني نقل مي كند به خدمت مولايم امام محمد بن علي موسي عليه السلام شرفياب شدم، ميخواستم راجع به امام قائم از ايشان سوال نمايم، آيا او مهدي (عجل الله تعالي فرجه) است يا غير او؟

امام جواد عليه السلام پيش از سؤال من فرمود:

اي اباالقاسم همانا قائم از ما (اهل بيت) مهدي است كه در زمان غيبت واجب است انتظار او را بكشند و در زمان ظهورش از او اطاعت كنند. او فرزند سوم من است، به خدايي كه محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به نبوت مبعوث كرد و ما را به امامت مخصوص گردانده:

انه لو لم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطول الله ذلك اليوم حتي يخرج فيملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما و ان الله تبارك و تعالي يصلح امره في ليلة كما يصلح امر كليمه موسي ذهب ليقتبس لاهله نارا فرجع و هو رسول نبي ثم قال:

افضل اعمال شيعتنا انتظار الفرج.

همانا اگر از دنيا نماند مگر يك روز هرآينه خداوند آن روز را طولاني مي كند تا آن كه ايشان خروج نمايد، و زمين را از عدل و داد پر كند همانطور كه از ظلم و جور پر شده بود و خداي تبارك و تعالي كار او را در يك شب سامان دهد، همانطور كه كار كليمش موسي را در يك شب اصلاح فرمود او رفت تا براي خانواده ي خويش آتشي بياورد برگشت در حاليكه به مقام رسالت و نبوت نايل شده بود.

بعد امام جواد عليه السلام فرمود: برترين اعمال شيعيان ما انتظار فرج است [1] .

2 - روزي حضرت عبدالعظيم حسني چنان مجذوب و تحت تأثير عظمت حضرت جواد عليه السلام قرار گرفته بود كه آرزو و عشق قلبي خود را چنين ابراز مي كند:

روزي به امام محمدبن علي بن موسي عليه السلام عرض كردم كه: همانا من اميدوارم حضرتعالي همان قائم از اهل بيت محمد صلي الله عليه و آله و سلم باشي كه زمين را از عدل و داد پر مي كند همانطور كه از ظلم و جور پر شده.

حضرت فرمود: اي اباالقاسم احدي از ما اهل بيت نيست مگر آنكه به امر خدا قيام كند و به دين خدا هدايت مي كند، ولي من آن قائمي كه خداوند به واسطه ي او زمين را پاك مي كند از اهل كفر و انكار، و بواسطه ي او زمين را از عدل و داد پر مي كند نيستم.

او شخصيتي است كه تولدش بر مردم مخفي مي شود و شخص ايشان از مردم غايب مي شوند و نام بردن از ايشان بر مردم حرام است و او همنام و هم كنيه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم است. او شخصيتي است كه زمين بر او طي مي شود و هركار سختي بر او آسان ميشود اصحاب او سيصد و سيزده نفر به عدد سپاهيان اسلام در جنگ بدر است كه براي كمك به ايشان از دورترين نقاط زمين جمع مي شوند و اين فرمايش خداي عزوجل است: اينما تكونوا يأت بكم الله جميعا ان الله علي كل شي قدير (بقره 148).

هركجا باشيد خداوند همگي شما را بياورد همانا خداوند بر هر چيزي تواناست.

پس زماني كه اين جمعيت با اذن الهي براي كمك به ايشان اجتماع كردند، همواره با دشمنان خدا جنگ مي كند تا زماني كه خداي تبارك و تعالي راضي شود.

جناب عبدالعظيم حسني مي گويد: به ايشان عرض كردم: مولاي من چگونه مي داند كه خدا راضي شده است؟

فرمودند: خداوند در قلبش رحم مي اندازد [2] .

در همين رابطه حديثي ديگر از يازدهمين معصوم و نهمين امام شيعيان نقل شده است كه ترجمه ي آن به شرح ذيل مي باشد.

صقربن ابي دلف نقل مي كند كه از اباجعفر محمد بن علي الرضا عليهماالسلام شنيدم كه مي فرمود: امام بعد از من پسرم علي است، امرش ‍ امر من و سخن او سخن من و اطاعت از او، اطاعت از من است، و امام بعد از او پسرش حسن است كه امر او امر پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت از او پيروي از پدرش مي باشد. سپس سكوت كرد.

پس عرض كردم: اي فرزند رسول خدا امام بعد از حسن كيست؟

پس امام جواد عليه السلام گريه اي شديد كرد و سپس فرمود:

همانا امام بعد از حسن، پسرش كه قائم به حق منتظر است.

پرسيدم اي فرزند رسول خدا: براي چه قائم خوانده مي شود؟ فرمود:

براي آنكه او بعد از فراموش شدن نامش و مرتد شدن اكثر قائلان به امامتش ‍ قيام مي كند.

پرسيدم و براي چه منتظر ناميده مي شود؟

فرمود: همانا براي او غيبتي است كه روزهاي آن زياد و مدت آن طولاني مي شود، پس مسلمانان مخلص انتظارش را مي كشند و افراد شكاك انكارش ‍ مي كنند و منكران، اعتقاد به او را مسخره مي كنند و كسانيكه وقت معلوم مي دارند دروغ مي گويند و عجله كنندگان در عصر غيبت هلاك مي شوند و تسليم شدگان در برابر قضاي الهي در عصر غيبت نجات مي يابند [3] .


پاورقي

[1] بحارالانوار ج 51، ص 156.

[2] بحارالانوار، ج 51، ص 157.

[3] بحارالانوار ج 51، ص 158 - 157.