بازگشت

در مدح مقتداي متقي حضرت امام محمدتقي




برون در بنه اينجا هواي دنيي را

در آ به محفل و برگير زاد عقبي را



بگير ساغر پر از مي ولايت را

گذار برد گران خوان من و سلوي را



به زير سايه نخلي نشين كه پرتو آن

به زير سايه گرفته است نخل طوبي را



ببوس سر خط آن را كه رشحه قلمش

توان معجزه بخشد عصاي موسي را



سخن نيوش از آن لب كه جانفزا سخنش

دهد زلطف دم روح بخش عيسي را



در آبه وادي ايمن كه نخل طور اينجاست

بيار ديده پاك و نگر تجلي را



بيا در آينه طلعت امام جواد (ع)

ببين معاينه انوار حق تعالي را



بخواه هر چه كه خواهي مراد خود زجواد

كه پر كند زكرم دامن تمني را



شفا طلب كه به هر درد بي دواست دوا

از اين مقام طلب كن شفاي اعمي را



نديده ايم كسي نامراد برگردد

بخواه حاجت و بشنونداي بشري را



شفيع ساز به درگاه حق امام نهم

جواد نوگل باغ علي موسي را



تقي كه دوخته خياط لم يزل از لطف

به قدر سرور سايش رداي تقوي را



خداي خلق جهان كرد في المثل چون لفظ

كه جلوه گاه شود آن جهان معني را



به غير نخل امامت به بوستان وجود

نياورد بر آرامش و تسلي را



بخواه حاجت از او با خلوص دل صاعد

كه مدعي نگر خويش صدق دعوي را



اصفهان محمدعلي صاعد



[ صفحه 88]



نويسنده در نظر دارد كه بخواست خداوند متعال مجموعه اي از مدايح و مراثي كه به نام مبارك آن امام معصوم سروده شده است را در مجموعه اي فراهم آورد و مقدمات اين كار را نيز فراهم نموده و تاكنون قريب بيست قصيده و رباعي و قطعه در اين موضوع گرد آورده توفيق اتمام و انتشار آن را از خداوند خواهانم. اكنون قسمت دوم اين مجموعه كه شامل كلمات قصار آن جناب است را شروع مي كنيم.

و السلام



[ صفحه 89]