بازگشت

چند تن از بزرگان شيعه در محضر امام جواد


در مناقب (ص 382 چهارم) از محمد بن جمهورعمي و علي بن مهزيار و حسن بن راشد و جمعي ديگر از بزرگان شيعه نقل مي كند كه: پس از شهادت حضرت رضا عليه السلام به مدينه وارد شده و از امام و جانشين آن



[ صفحه 16]



حضرت پرسش كرديم ما را بر عبدالله بن موسي بن جعفر عليه السلام هدايت كردند با خود گفتيم كه طبق روايت كه از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند: لا تجتمع الامامة في اخوين بعد الحسن و الحسين. يعني امامت و پيشوائي بعد از حسن و حسين در دو برادر جمع نمي شود (دو برادر نمي توانند هر دو امام باشند) با اين حال برويم و عبدالله را ديدار كنيم كه چگونه مردي است و ميزان علمش تا چه اندازه است. به قريه صريا رفته او را ديديم و سئوالاتي از او كرديم همه را جواب نامتناسب داد. در اين وقت از بالاي مجلس دري باز شد و امام جواد عليه السلام تشريف آوردند و همه به احترام آن بزرگوار برخاسته و امام در صدر مجلس جاي گرفت و فرمود: سئوالات خود را بپرسيد.

اولين سئوال: سئوالي بود كه از عبدالله شده بود و آن اينكه مردي به زن خود مي گويد تو به عدد ستاره هاي آسمان طلاق داده شدي. امام به آن مرد فرمود: آيات طلاق را خوانده اي، گفت: بلي.

فرمودند: بخوان، چون خواند رسيد به اين آيه مباركه:

«و اقيمو الشهاده لله».

حضرت فرمود: اي مرد طلاق به چند شرط وقوع مي يابد كه از آن جمله حضور دو شاهد عادل و وقوع طلاق در طهر غير مواقعه بودن و انجام امر طلاق از روي ميل و آزادي كامل بودن از شرايط ضروري است (پنج شرط)

1- حضور دو شاهد

2- شهود عادل باشند

3- وقوع در طهر باشد

4- طهر غير مواقعه باشد



[ صفحه 17]



5- به قصد و اراده و آزادي كامل انجام يابد.

سپس رو به آن مرد كرده فرمود:

آيا در قرآن تعداد ستاره هاي آسمان را ديده اي، گفت: نه. سئوال دوم: مطرح شد و حضرت جواب فرمودند: حاضرين گفتند عموي شما در جواب چنين و چنان گفت حضرت روي مبارك به عبدالله نموده و فرمودند: اي عمو از خداي بترس و چيزي را كه نمي داني جواب مده در حالي كه عالمتر از تو و امام بر تو حاضر است.