بازگشت

دوران كودكي


مسعودي در كتاب اثبات الوصيه مي نگارد: در آن شبي كه حضرت امام محمد تقي عليه السلام متولد شد حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام به ياران خود فرمود: امشب پسري شبيه حضرت موسي بن عمران كه درياها را شكافت براي من متولد شده. [1] .

آن بانوئي كه يك چنين پسري را زائيده پاك و پاكيزه است. زيرا كه وي چون طاهره و مطهره آفريده شده پاك و پاكيزه است.

آنگاه حضرت رضا عليه السلام فرمود: پدر و مادرم



[ صفحه 18]



فداي آن شهيدي (يعني امام جواد) كه اهل آسمان براي او گريه مي كنند، آن بزرگوار شهيد غيظ و غضب خواهد شد، خدا به قاتل آن حضرت غضب مي كند، قاتل آن برگزيده ي خدا در دنيا چندان مكثي نخواهد كرد، خدا او را به تعجيل دچار عذاب دردناك خويش خواهد نمود.

از علي بن حسان واسطي كه به اعمش معروف بود روايت شده كه گفت: من يك مقدار اسباب بازي بچه ها را كه از نقره ساخته شده بودند از براي مولايم حضرت امام محمد تقي عليه السلام هديه و تحفه بردم، موقعي كه مردم از اطراف آن بزرگوار متفرق شدند و آن حضرت جواب مسائل كليه ي آنان را داد و متوجه منزل خويش گرديد من از دنبال آن برگزيده ي خدا رفتم، وقتي موفق خادم را ملاقات نمودم به وي گفتم: اجازه هست من مولايم حضرت جواد الائمه را زيارت نمايم؟

وي اجازه داد و من به حضور حضرت جواد مشرف شدم سلام كردم، جواب گرفتم، از صورت مباركش دريافتم كه راضي نيست من در حضور آن حضرت بنشينم و آن بزرگوار هم دستور نشستن به من نداد، ولي در عين حال من جلو رفتم و آن مقدار اسباب بازي هائي را كه در آستين خود داشتم در مقابل آن حضرت ريختم.

ناگاه ديدم حضرت جواد عليه السلام با نظر غضبناكي به من نگاه كرد و آن اسباب بازي ها را به جانب چپ و راست عقب زد و فرمود: خدا ما را براي اين اسباب بازي ها نيافريده؟!

من از حضرت امام محمد تقي طلب عفو و بخشش نمودم!



[ صفحه 19]



آن بزرگوار مرا عفو كرد و برخواست و من با آن اسباب بازي ها مراجعت نمودم و...

از زكريا بن آدم روايت شده كه گفت: يك وقت من در حضور حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام بودم، در آن موقع حضرت امام محمد تقي را كه چهار ساله بود نزد امام رضا آوردند حضرت جواد نشست و سر خود را متوجه آسمان كرد و غرق درياي فكر شد؟!!

حضرت رضا به وي فرمود: فدايت شوم براي چه از آن موقعي كه نشستي تاكنون متفكري؟!

امام جواد گفت: براي آن ظلم و ستمي كه در حق مادرم حضرت زهراء عليها السلام شده، به خدا قسم كه من جسد آن دو نفر را (يعني...) خارج مي كنم و مي سوزانم و خاكسترشان را به دريا مي ريزم!!

حضرت رضا آن برگزيده ي خدا را در بغل گرفت، بين دو چشم او را بوسيد و فرمود: پدر و مادرم فداي تو، توئي كه شايسته ي مقام امامت هستي.

در كتاب در النظيم از حكيمه خاتون روايت مي كند كه گفت: همين كه سه روز از ولادت حضرت جواد الائمه عليه السلام گذشت آن برگزيده ي خدا عطسه زد و فرمود:

الحمدلله و صلي الله علي سيدنا محمد و علي ائمة الراشدين.

مسعودي در كتاب اثبات الوصيه از حنان بن سدير روايت مي كند كه گفت: من به حضرت رضا عرض كردم: آيا امامي هست كه پسر نداشته باشد؟



[ صفحه 20]



فرمود: براي من غير از يك پسر متولد نخواهد شد ولي خداي توانا فرزندان زيادي از او به وجود خواهد آورد.

حضرت جواد با اينكه به حسب ظاهر بچه سن بود در مدينه طيبه كارهاي حضرت رضا عليه السلام را انجام مي داد، به غلام ها امر و نهي مي فرمود و هيچ كدام از آن غلام ها با دستورات حضرت جواد عليه السلام مخالفت نمي كردند.

چه خوب سروده اند:



عاشر ماه رجب زقدرت كارگار

گشت فروزان مهي وقت سحر آشكار



شمه اي از وصف او است و القمر و النهار

آنكه به يك جلوه برد زجان و دلها قرار



نهاد نامش تقي [2] حضرت پروردگار



نهم وصي نبي قدم در عالم نهاد

فاطمه اندر بهشت چه مرتضي گشت شاد



بر همه ي مسلمين مبارك اين عيد باد

طلوع كرد از افق پناه عالم جواد



زاده ي موسي الرضا شفيع روز شمار



دسته گل احمدي زمين معطر نمود

زفضل و دانش جهان پاك و مسخر نمود





[ صفحه 21]





همچو محمد رواج مذهب جعفر نمود

خداي از اين ظهور جلوه ي ديگر نمود



امام بر خلق گشت تقي شه باوقار



فغان كه در كودكي گشت زغم دل دو نيم

ز سن وي هفت سال گذشت چرخ لئيم



كشت رضا را تقي گشت به دوران يتيم

نداشت بر سر كسي به جز خداي رحيم



گريست از هجر باب زديدگان زار زار



زبعد قتل امام گفتند: قوم عوام

چگونه دانيم ما ابن الرضا را امام



نمود مأمون دون دعوت از آنان تمام

انجمني ساختند از علماء عظام



مسئله از آن امام سئوال شد سي هزار [3] .



يتيم ناخوانده درس سخن زحق مي زند

نديده تورات دم ز ما سبق مي زند



مصحف پروردگار ورق ورق مي زند

بر آسمان هر صباح شمس شفق مي زند



شكوفه ها مي دهد به نفع دين بار بار



زان لب معجز نما با رخ پيغمبري

سئوال هر يك جواب داد پس از ديگري



حجت نه ساله كرد هزارها داوري

كرد بيان درس فقه از كتب جعفري



شدند (تابع) همه مدعيان شرمسار.



[ صفحه 22]




پاورقي

[1] شايد منظور از شكافتن درياها اين باشد كه حضرت موسي با عصا به دريا اشاره كرد و دريا شكافته شد - مؤلف.

[2] نام حضرت جواد عليه السلام: محمد بوده. اينكه اين شاعر گفته: نهاد نامش تقي يا از لحاظ ضرورت شعري بوده و يا اينكه غفلتي شده؟ - مؤلف.

[3] پرسش آن سي هزار مسئله فقط در مجلس مأمون نبوده بلكه در مجالس ديگري نيز بوده - مؤلف.