بازگشت

نام، لقب، كنيه


نام:

نام مبارك حضرت جواد الائمه عليه آلاف التحية و السلام محمد است.

در كتاب جنات الخلود مي نگارد: روايت شده: فرداي قيامت خداي رؤف دستور مي دهد هر كسي را كه محمد نام باشد براي احترام و كرامت اين نام مبارك او را بدون حساب داخل بهشت نمايند.

نگارنده گويد: جا دارد براي اينكه مختصري از عظمت و اهميت كلمه ي محمد را از نظر خوانندگان عزيز بگذرانيم حديث ذيل را بنويسيم: محدث قمي در كتاب منتهي الامال



[ صفحه 15]



مي نگارد: از ابوهارون روايت شده كه گفت: من در مدينه ي طيبه با حضرت صادق آل محمد صلي الله عليه و آله جليس و همنشين بودم. چند روزي گذشت كه من در حضور آن حضرت مشرف نشده بودم.

موقعي كه در محضر آن بزرگوار رفتم به من فرمود: اي ابوهارون! چند روزي است كه من تو را نمي بينم؟!

گفتم: بدين جهت خدمت شما نيامدم كه خداي سبحان پسري به من عطا فرموده.

گفتم: خدا قدم او را براي تو مبارك كند!! چه نامي از براي او انتخاب كردي؟ گفتم: محمد.

وقتي حضرت صادق عليه السلام نام محمد را شنيد صورت مبارك خود را به قدري خم كرد كه به زمين نزديك شد، آنگاه سه مرتبه فرمود:

محمد! محمد! محمد!

بعد از آن فرمود: جانم، مادرم، پدرم و كليه ي اهل زمين به فداي رسول خدا صلي الله عليه و آله باد!! پس از اين جريان متوجه من شد و فرمود: اين پسر را دشنام مده! او را مزن به وي بد رفتاري منماي!! خانه اي نيست كه محمد نامي در آن باشد مگر اينكه همه روزه پاكيزه و مقدس خواهد شد.

چقدر در اين باره خوب سروده اند:



محمد كش قلم چون نامور ساخت

زميمش حلقه ي طوق كمر ساخت



تواند شد زسر جاهش آگاه

خرد با جمله دانش حاش لله





[ صفحه 16]





چه پا آراست از خلخال دالش

سر دين پروران شد پايمالش



چه نام است اينكه در ديوان هستي

بر آن نگرفته نامي پيش دستي



زبانم چون ز وي حرفي سرايد

دل و جانم زلذت بر سر آيد



چو نام اين است نام آور چه باشد!؟

مگر برتر بود از هر چه باشد؟!



لقب:

در كتاب جنات الخلود تعداد پنج لقب از براي حضرت جواد عليه السلام مي نگارد:

1- تقي كه مشهورترين لقب هاي آن بزرگوار به شمارمي رود. معني كلمه ي تقي يعني باتقوا و پرهيزگار.

2- جواد، معني كلمه ي جواد يعني بخشنده.

صدوق در كتاب عيون اخبار رضا عليه السلام از احمد ابن محمد بزنطي روايت مي كند كه گفت: من آن نامه اي را كه حضرت علي بن موسي عليه السلام به فرزند بزرگوارش امام محمد تقي نوشته بود خواندم. در آن نامه نوشته بود اي ابوجعفر! به من خبر رسيده در موقعي كه تو مي خواهي از منزل خارج شوي غلامانت به جهت آن بخلي كه دارند تو را از باب صغير بيرون مي برند كه خير تو به كسي نرسد.

تو را به آن حقي كه من بگردن تو دارم قسم مي دهم كه از باب كبير اياب و ذهاب كني. هر وقت سوار مي شوي درهم و دينار با خود بردار كه هر كسي از تو چيزي بخواهد به او عطا كني.



[ صفحه 17]



اگر عموهايت چيزي از تو بخواهند كمتر از پنجاه اشرفي به آنان عطا نكني. اگر عمه هايت چيزي از تو تقاضا كنند كمتر از بيست و پنج اشرفي به ايشان نبخشي. چنانچه بخواهي بيش از اين مبلغ به ايشان عطا نمائي مختاري، اگر اين بذل و بخششها را بكني خداي توانا تو را بر مي گزيند و مقام تو را بالا خواهد برد، پس جا دارد كه همه وقت انفاق كني و از تهيدست شدن باكي نداشته باشي.

كنيه:

كنيه ي حضرت امام محمد تقي عليه السلام: ابوجعفر ثاني است. چون كنيه ي حضرت امام محمد باقر عليه السلام را ابوجعفر مي گويند لذا امام محمد تقي عليه السلام را ابو جعفر ثاني مي گويند.