بازگشت

احاديث متفرقه


1- ما من عمل افضل يوم النحر من دم مسفوك، او مشي في بر الوالدين، او ذيرحم قاطع يأخذ عليه بالفضل و يبدئه بالسلام، او رجل اطعم من صالح نسكه و دعا الي بقيتها جيرانه من اليتامي و اهل المسكنة و المملوك و تعاهد الاسراء [1] .

ترجمه: روز عيد قربان هيچ كاري بهتر از (پنج كار نيست) قرباني كردن، يا رفتن براي نيكوئي بوالدين، يا انسان به نزد خويشي كه قطع رحم نموده برود و به او احسان نموده و ابتداء سلامش كند، يا كسي از قرباني خود اطعام كند و با بقيه ي آن همسايگان يتيم و مسكين و بنده را مهماني نمايد، و (آخرين اين اعمال) تفقد و رسيدگي به حال زندانيان است.

2- ابوهاشم جعفري گويد از امام جواد عليه السلام درباره ي آيه ي شريفه ي: لاتدركه الابصار و هو يدرك الابصار [2] .

سئوال كردم آن حضرت فرمود: اي اباهاشم:

اوهام القلوب ادق من ابصار العيون، انت قد تدرك بوهمك السند



[ صفحه 224]



و الهند و البلدان التي لم تدخلها و لاتدرك ببصرك، و اوهام القلوب لاتدركه فكيف ابصار العيون؟ [3] .

ترجمه: خاطره هاي دلها دقيق تر از بينائي چشمها است و تو گاهي در ذهن خود و خاطره ي دلت سند و هند و شهرهائي را كه داخل آنها نشده اي درك مي كني ولي با چشمت آنها را درك نمي كني، و خاطره ي دلها كه دقيق تر از ديدن چشمها است نمي توانند خدا را درك كنند پس چگونه بينائي چشمها او را درك كنند؟

3- ابوهاشم گويد: از حضرت ابي جعفر ثاني عليه السلام پرسيدم كه معني اينكه خدا يكتا است چيست؟ حضرت فرمود:

اجماع الالسن عليه بالوحدانية كقوله تعالي: و لئن سألتهم من خلقهم ليقولن الله [4] .

يعني اتفاق همه ي زبانها بر يكتائي او چنان كه خودش فرمايد: اگر از آنها بپرسي چه كسي شما را آفريده است يقينا مي گويند: خدا [5] .

4- داود بن قاسم گويد به امام جواد عليه السلام عرض كردم فدايت شوم معني صمد چيست؟ فرمود:

السيد المصمود اليه في القليل و الكثير [6] .

آن سيد و مولائي كه در هر كم و زياد مورد توجه قرار گيرد (در حوائج به او پناه برند).



[ صفحه 225]



5- عبدالعظيم بن عبدالله الحسني از امام جواد عليه السلام روايت كرده است كه آن حضرت (در مورد ثواب زيارت مرقد مطهر پدرش) فرمود:

ضمنت لمن زار ابي عليه السلام بطوس عارفا بحقه الجنة علي الله تعالي [7] .

براي كسي كه پدرم را در طوس زيارت كند و به حق او عارف باشد ضمانت مي كنم كه خدا او را بهشت نصيب فرمايد.

6- حضرت ابوجعفر ثاني توسط آباء خود از بريدة بن اسلمي كه از اصحاب رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم بود روايت كرده است كه آن جناب فرمود: علي امام كل مؤمن بعدي (پس از من علي پيشواي هر مؤمني است) [8] .

7- امام جواد عليه السلام در مورد فساد و صلاح اخلاق چنين فرمايد:

فساد الاخلاق بمعاشرة السفهاء و صلاح الاخلاق بمنافسة العقلاء [9] .

فساد اخلاق در نتيجه ي معاشرت سفهاء و بي خردان است و صلاح و نيكوئي اخلاق رغبت در مجالست خردمندان است.

8- و در مورد فضيلت علم و طلب آن چنين گويد:

عليكم بطلب العلم فان طلبه فريضة و البحث عنه نافلة، و هو صلة بين الاخوان و دليل علي المروة و تحفة في المجالس و صاحب في السفر و انيس في الغربة [10] .

طلب علم را ملازمت كنيد زيرا طلب آن واجب و بحث و گفتگو درباره اش مستحب است و آن موجب پيوند برادران و خويشان بوده و راهنمائي



[ صفحه 226]



است بر مروت و تحفه و زينت مجالس است، و در سفر يار و در غربت مونسي است.

9- درباره ي كمال و حقيقت ايمان فرمايد:

لن يستكمل العبد حقيقة الايمان حتي يؤثر دينه شهوته، و لن يهلك حتي يؤثر شهوته علي دينه [11] .

يعني: هيچگاه بنده حقيقت ايمان را به كمال نرساند تا اينكه دين خودش را بر شهوات و تمايلات نفساني ترجيح دهد و هرگز به هلاكت نرسد تا اينكه شهوت و هواي نفس خود را بر دينش مقدم شمارد.

همچنين درباره ي كمال ايمان فرمايد:

اربع من كن فيه استكمل الايمان: من اعطي لله و منع في الله و احب لله و ابغض في الله.

چهار چيزند كه هر كس آنها را دارا باشد ايمان را به كمال رسانيده است: كسي كه چون بخشش كند عطايش براي خدا باشد و اگر عطاء نكند آن هم براي خدا باشد و چنان چه كسي يا چيزي را دوست دارد براي خدا دوست داشته باشد و اگر كسي يا چيزي را دشمن دارد براي خدا دشمن داشته باشد.

10- امام نهم عليه السلام در مورد سوره ي مباركه ي قدر فرمايد:

قال الله عزوجل في ليلة القدر (فيها يفرق كل امر حكيم) [12] يقول: ينزل فيها كل امر حكيم، و المحكم ليس بشيئين انما هو شي ء واحد،، فمن حكم بما ليس فيه اختلاف فحكمه من حكم الله عزوجل، و من حكم بامر فيه اختلاف



[ صفحه 227]



فراي أنه مصيب فقد حكم بحكم الطاغوت انه لينزل في ليلة القدر الي ولي الامر تفسير الامور سنة سنة، يؤمر فيها في امر نفسه بكذا و كذا، و في امر الناس بكذا و كذا.

و انه ليحدث لولي الامر سوي ذلك كل يوم علم الله عزوجل الخاص و المكنون العجيب المخزون مثل ما ينزل في تلك الليلة من الامر، ثم قراء: ولو ان ما في الارض من شجرة اقلام و البحر يمده من بعده سبعة ابحر ما نفدت كلمات الله ان الله عزيز حكيم [13] .

ترجمه: خداوند عزوجل در مورد شب قدر چنين فرموده است (در آن شب هر كار محكمي كه مربوط به بندگان است از هم جدا شوند) و خدا مي فرمايد هر امر محكمي در آن شب (از جانب خدا) نازل مي شود و محكم دو چيز نيست بلكه آن فقط يك چيز است، پس كسي كه حكمي كند و در آن اختلاف نباشد حكم او حكم خداي عزوجل باشد، و هر كه حكمي كند و در آن اختلاف باشد و خود را در آن حكم مصيب داند البته به حكم طاغوت (باطل) حكم كرده است زيرا كه سال به سال در شب قدر تفسير و شرح كارها بر ولي امر (امام زمان) نازل مي شود و در آن شب امام درباره ي خود به انجام چنين و چنان مأموريت يابد و در مورد بندگان نيز چنين و چنان دستور مي گيرد.

و براي ولي امر غير از شب قدر هم در هر روزي كه خداي عزوجل صلاح بداند از علم مخصوص و مكنون و عجيب خداوند مانند آنچه در شب قدر نازل مي شود پديد مي گردد.

و اگر آنچه در روي زمين درخت است (تراشيده شده) و قلم گردند و دريا به كمك هفت درياي ديگر (براي نوشتن كلمات خدا يعني آثار قدرت و



[ صفحه 228]



حكمت او كه در تمام ذرات كاينات تجلي كرده است) مركب شود آن قلمها و درياها تمام شود ولي كلمات خدا پايان نيابد زيرا كه خداوند نيرومند و حكيم است [14] .

11- حضرت ابوجعفر الثاني عليهماالسلام همچنين در مورد سوره ي مباركه قدر به پيروان خود چنين فرمايد:

- يا معشر الشيعة خاصموا بسورة انا انزلناه تفلحوا فوالله انها لحجة الله تبارك و تعالي علي الخلق بعد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و انها لسيدة دينكم و انها لغاية علمنا. يا معشر الشيعة خاصموا بحم، و الكتاب المبين، انا انزلناه في ليلة مباركة انا كنا منذرين [15] فانها لولاة الامر خاصة بعد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم

يا معشر الشيعة يقول الله تبارك و تعالي: و ان من امة الا خلا فيها نذير [16] .

ترجمه: اي گروه شيعه (با مخالفين خود) به وسيله ي سوره ي قدر مخاصمه و احتجاج كنيد تا رستگار (پيروز) شويد، به خدا آن سوره از جانب خداي تبارك و تعالي پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم حجتي است بر خلق و آن سرور دين شما است و همچنين نهايت علم ما است (زيرا در شب قدر مكنونات علمي براي ما روشن و آشكار گردد).

اي گروه شيعه با آيات: حم، و الكتاب المبين، انا انزلناه في ليلة مباركة انا كنا منذرين،

مخاصمه كنيد زيرا اين آيات مخصوص واليان امر (ائمه اطهار عليهم السلام) پس



[ صفحه 229]



از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم است.

اي گروه شيعه خداوند تبارك و تعالي فرمايد: هيچ امتي نيست جز اينكه در ميان آن بيم رساني بوده است.

- قيل يا اباجعفر نذيرها محمد صلي الله عليه و آله و سلم قال صدقت فهل كان نذير، و هو حي من البعثة في اقطار الارض؟ فقال السائل لا، قال ابوجعفر عليه السلام أرأيت بعيثه أليس نذيره كما ان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم من بعثته من الله عزوجل نذير؟ فقال بلي.

قال: فكذلك لم يمت محمد الا و له بعيث نذير. قال: فان قلت لا فقد ضيع رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم من في اصلاب الرجال من امته، قال: و ما يكفيهم القران؟

قال بلي ان وجدو له مفسرا، قال: و ما فسره رسول الله صلي الله عليه و آله؟ قال: بلي قد فسره لرجل واحد، و فسر للامة شأن ذلك الرجال و هو علي بن ابيطالب عليه السلام.

ترجمه: كسي به حضرتش عرض كرد يا اباجعفر بيم رسان امت محمد صلي الله عليه و آله و سلم است، فرمود راست گفتي ولي آيا تا زنده بود نسبت به هر قطري از زمين نذير و بيم دهنده بود جز به توسط كساني كه از طرف خود مي فرستاد؟ سائل گفت نه.

حضرت ابوجعفر عليه السلام فرمود آيا فرستاده ي پيغمبر بيم رسان او نيست همچنان كه خود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از جانب خداي عزوجل فرستاده و بيم رسان او بوده است؟ عرض كرد چرا.

فرمود همچنين آن حضرت رحلت نفرمود جز اينكه (براي پس از خود) فرستاده و بيم رساني تعيين نمود اگر بگوئي نه در اين صورت لازم آيد كه رسول



[ صفحه 230]



خدا صلي الله عليه و آله و سلم كساني را كه در اصلاب مردان امتش بودند ضايع نموده (بدون رهنما) گذاشته باشد، عرض كرد مگر قرآن براي آنها كافي نيست؟

فرمود اگر براي آن مفسري پيدا كنند چرا، عرض كرد مگر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم تفسير نكرده است؟

امام فرمود بلي فقط به يك مرد تفسير كرد و شأن و منزلت آن مرد را هم كه علي بن ابيطالب عليه السلام است براي امت خود بيان نمود.

- قال السائل: يا اباجعفر كان هذا امر خاص لايحتمله العامة!

قال: ابي الله ان يعبد الا سرا حتي ياتي ابان اجله الذي يظهر في دينه كما انه كان رسول الله مع خديجة مستترا حتي امر بالاعلان.

قال السائل ينبغي لصاحب هذالدين ان يكتم؟ قال: او ما كتم علي بن ابيطالب عليه السلام يوم اسلم مع رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم حتي ظهر امره؟

قال: بلي، قال: فكذلك امرنا حتي يبلغ الكتاب اجله [17] .

ترجمه: مرد سائل عرض كرد اي اباجعفر اين يك مطلب خاصي است كه عامه زير بار آن نروند.

حضرت فرمود: خداوند مي خواهد كه در نهان پرستش شود تا برسد زماني كه دينش آشكار گردد همچنان كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم (در اوائل بعثت) با خديجه در نهان پرستش خدا مي كرد تا اينكه مأمور شد آن را آشكار و علني سازد.

مرد سائل عرض كرد: آيا صاحب اين دين بايد آن را كتمان كند؟

فرمود: مگر علي بن ابيطالب عليه السلام از روزي كه با رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اسلام آورد آن را نهان نكرد تا موقعي كه امرش ظاهر گشت؟



[ صفحه 231]



عرض كرد: چرا، فرمود: كار ما نيز چنين است تا نوشته ي خدا موقعش برسد (حضرت مهدي عليه السلام ظهور فرمايد).



[ صفحه 232]




پاورقي

[1] خصال صدوق جلد 1 باب الخمسه حديث 61.

[2] سوره ي انعام آيه ي 103.

[3] اصول كافي كتاب التوحيد باب في ابطال الرؤية حديث 11.

[4] سوره ي زخرف آيه ي 87.

[5] اصول كافي كتاب التوحيد باب معاني الاسماء حديث 12.

[6] اصول كافي كتاب التوحيد باب تأويل الصمد حديث 1.

[7] عيون اخبار الرضا جلد 2 صفحه ي 256.

[8] عيون اخبار الرضا جلد 1 صفحه ي 281.

[9] كشف الغمه صفحه ي 283.

[10] كشف الغمه صفحه ي 283.

[11] كشف الغمه صفحه ي 283.

[12] سوره ي دخان آيه ي 4.

[13] سوره ي لقمان آيه ي 27.

[14] اصول كافي كتاب الحجة باب في شأن انا انزلناه في ليلة القدر حديث 3.

[15] سوره ي دخان آيات 1 و 2 و 3.

[16] سوره ي فاطر آيه ي 24.

[17] اصول كافي كتاب الحجة باب في شأن انا انزلناه في ليلة حديث 6.