بازگشت

احمد بن محمد بن ابي نصر


احمد بن محمد بن ابي نصر به بزنطي معروف است و او مردي مورد ثقه و جليل القدر بوده و شيخ صدوق در عيون اخبار الرضا از او روايات زيادي نقل كرده است.

قاضي نورالله شوشتري از كتاب خاصة الاقوال علامه ي حلي روايت



[ صفحه 174]



مي كند كه بزنطي به خدمت حضرت رضا عليه السلام مشرف مي شد و در نزد آن حضرت منزلت بسياري داشت و از مخصوصين امام جواد عليه السلام به شمار مي رفت و اصحاب ما بر صحت رواياتي كه از او نقل شده اجماع نموده و به فقه و اجتهاد وي اقرار كرده اند.

در مختار كشي از احمد بزنطي منقول است كه گفت روزي با صفوان بن يحيي و محمد بن ثنان و عبدالله بن مغيره (يا عبدالله بن جندب) خدمت حضرت رضا عليه السلام رفتيم و پس از ساعتي كه نشسته بوديم (به قصد خروج از حضور امام) برخاستيم حضرت رضا عليه السلام در ميان اين چند نفر به من فرمود بنشين! من به فرمان آن جناب نشستم و او نيز با من مشغول مذاكره شد و من از آن بزرگوار سئوالاتي مي كردم و او نيز پاسخ مي فرمود تا مقدار زيادي از شب سپري شد. چون خواستم به منزل خود مراجعت كنم امام فرمود مي روي يا اينجا مي خوابي؟

عرض كردم هر گونه دستور فرمائيد، اگر بفرمائيد برو مي روم و اگر بفرمائيد باش، اينجا در خدمت شما هستم.

حضرت فرمود كه اينجا به خواب چون كه دير وقت شده و مردم درهاي خانه هايشان را بسته و خوابيده اند آنگاه برخاستند و داخل حرم شدند.

پس از آنكه امام داخل حرم خود شدند من سجده ي شكر بجا آوردم و در سجده گفتم سپاس خداي را كه حجت خود و وارث علوم انبياء را در ميان تمام برادران ديني من با من مأنوس گردانيد (از اين افتخاري كه نصيب من شده بود برخود مي باليدم) و هنوز در سجده بودم كه آن حضرت آمدند و به پاي مبارك خود مرا متنبه ساختند، پس من برخاستم و امام رضا عليه السلام دست مرا گرفته و ماليدند و به من فرمودند اي احمد! بدان كه حضرت اميرالمؤمنين صلوات الله عليه به عيادت صعصعة بن صوحان رفت و موقعي كه از بالين او برخاست بدو



[ صفحه 175]



فرمود اي صعصعة زنهار بر برادران ديني خود افتخار نكني به عيادتي كه من از تو كردم و از خدا بترس و با حذر باش (يعني تو نيز به سبب خوابيدن در اينجا مبادا به برادرانت فخر كني) آنگاه به حرم خويش مراجعت فرمود!

بزنطي هشت ماه پس از وفات حسن بن علي بن فضال در سال 221 وفات نمود [1] .

و از روات و اصحاب ديگر آن حضرت ايوب بن نوح كوفي و جعفر بن محمد بن يونس و حسين بن مسلم بن الحسن و صفوان بن يحيي و مختار بن زياد بصري و محمد بن الحسين كوفي و نوح بن شعيب بغدادي و احمد بن ابراهيم مراغي و علي بن بلال و محمد بن الحسن بصري است [2] .



[ صفحه 179]




پاورقي

[1] مجالس المؤمنين جلد 1 صفحه ي 416-415.

[2] اعيان الشيعه جلد 4 ق 2 صفحه ي 169.