بازگشت

توسل




پناه عوالم، به جسمم روان

خديو جهان، مظهر لا مكان



امام همه خاك و افلاكيان

علي بن موسي، زبند گران



[ صفحه 168]



به حق جوادت نجاتم بده



تو فياض جودي و بحر كرم

ولي خدائي و گردون خدم



رها كن مرا از كمند ستم

تو مشكل گشائي و آرام جان



به حق جوادت نجاتم بده



به دربار لطفت پناهنده ام

تو فرمانروائي و من بنده ام



گناهم زياد است و شرمنده ام

ندارم به دل، صبر و تاب و توان



به حق جوادت ثباتم بده



تو يار غريبي و بنده نواز

برويم در مرحمت كن فراز



امانم بده، كن مرا سرفراز

از آن گندم خال لعل روان



به حق جوادت زكاتم بده



زبار گنه، روز من چون شب است

در آن لحظه و دم كه جان بر لب است



چو مرغ صبايم به تاب و تب است

ندارم به كف، زاد ره، ناتوان



به حق جوادت براتم بده



علي بن موسي، رضاي خدا

به نزد خداوند كن التجا



كه دارم بسي آرزو در ملا

كه بينم رخ ماه صاحب زمان



به حق جوادت حياتم بده