بازگشت

بخشي از ترجيع بند در توحيد




روي آن دلستان نديدي تو

ماه آن آسمان نديدي تو



تو به كشتي نشسته اي شب و روز

ناخدا را عيان، نديدي تو



همچو ماهي در آب غوطه وري

از چه آب روان نديدي تو؟



تو در اين باغ كرده اي منزل

صاحب گلستان نديدي تو



اهل كنعاني و وليكن حيف

يوسف مصر جان نديدي تو



تو كه عنقاي قاب قوسيني

مرغ آن آشيان نديدي تو



اين ره شام را تو پيمودي

مير آن كاروان نديدي تو



تو گل و بلبل و چمن ديدي

هله، آن باغبان نديدي تو



گر توئي طالب رخ دلدار

يار، پيداست از در و ديوار