بازگشت

خليفه ي امي، وزير عامي


معتصم از علم و دانش بهره اي نداشت، پدر او رشيد وي را با غلامي به مكتب مي فرستاد، وقتي آن غلام از دنيا رفت معتصم گفت راحت شدم از اين جمله رشيد متوجه شد كه معتصم ميلي به علم و دانش ندارد و به همين جهت زود ترك تحصيل كرد.

نخستين وزير معتصم «احمد بن حماد بصري» بود كه آن هم از علم و دانش بهره ي كافي نداشت، فقط خواندن و نوشتن را مي دانست روزي نامه اي به معتصم رسيد، وزير آن نامه را براي معتصم، خواند، از جمله كلمات نامه لفظ (كلاء) بود معتصم



[ صفحه 54]



پرسيد: (كلاء) چيست؟

وزير گفت: نمي دانم.

معتصم گفت: «خليفه ي امي و وزير عامي»!

آنگاه معتصم گفت: ببينيد از نويسندگان چه كسي اينجاست؟ گفتند:

«محمد بن عبدالملك» گفت او را بياوريد، وقتي محمد آمد، معتصم سؤال كرد: (كلاء) يعني چه؟ گفت: كلاء مطلق گياه را گويند، اگر گياه سبز باشد آن را «خلي» گويند، و اگر خشك باشد «حشيش» مي گويند [1] و شروع كرد در تقسيم انواع نباتات... معتصم از فضل و دانش محمد آگاه شد و او را وزير خود قرار داد و تمام كارهاي مملكت را به عهده ي او گذاشت، وي تا زمان خلافت واثق وزير بود و زمان متوكل به دستور او كشته شد!


پاورقي

[1] العلاء العشب علي الاطلاق فان كان رطبا فهو الخلي فاذايبس فهو الحشيش مروج الذهب ج 459 3.