بازگشت

تو را مي ستائيم و بس


اياك نعبد: در اين هنگام كه انسان سرگرم ستايش پروردگار بود از وي غايب بوده چه نظر او به سوي نعمت هاي او، به سوي خود و ديگر عوالم كه مورد نعمت هاي اويند متوجه بود، اكنون كه صفت هاي او را به خوبي ديد از غيبت به حضور آمد متوجه به صاحب نعمت گشت رتبه



[ صفحه 145]



خطاب يافت ناچار به كلمه اياك نعبد سخن گفت، يعني خاص تو را بندگي مي كند حقيقت عبادت آن است كه بالاترين مراتب تعظيم به جا آرد. آن در ديانت شريف اسلام چند بخش گرديد، بعضي به ظاهر بستگي دارد، برخي به باطن، آن چه كه به بيرون وابسته است، به زبان يادآوري است مانند خواندن قرآن و تسبيح و تهليل راز و نياز با خداي خود، آن چه به چشم است ديدار جاي گاه هاي خوب و پاك مانند:

كعبه، مسجد، قرآن، بزرگان پاك و پارسا مانند پيامبران، راهنمايان دين، آرامگاه بزرگاني كه در راه دين و عقيده پاك جان خود را نثار كردند، ديدن شاهكارهاي خلقت مانند كوه ها، آبشارها، باغ و بوستان، درياها اين ها دليل قدرت و حكمت پروردگار تواند بود، با گوش خود صداي خواندن قرآن، آن چه محبت خدا را در دل افزايد ذوق و شوق طاعت را برانگيزاند، نوشتن قرآن، رفتن به سوي خانه خدا، زيارت جايگاه هاي پاك مانند كعبه، نجف اشرف، كربلا، كاظمين، سامرا، مشهد، قم و ديدار پارسايان و جهاد بر دشمنان خدا براي انجام امور مردم به راه افتادن و بينوايان را دستگيري كردن و مانند آنها بستگي به كار بيرون دارد، آن چه كه به امور دروني است، انديشه در نشانه هاي يزدان، معاني قرآن، حكمت دين و مانند آنها است كه به خرد و هوش بستگي دارد.

عطار مي فرمايد:



خداوندا ثناي چون تو پاكي

كي آيد از زبان مشت خاكي



بدين آلت كه عقل آن را از زبان گفت

ثناي چون پاكي چون توان گفت





[ صفحه 146]