بازگشت

مرتبه هاي حمد


يكي از حمدها نفسي است، ستايش نفس وجود عين هستي را،



[ صفحه 124]



اينجا حمد و حامد و محمود اوست، اين حمد از موجودات پديد نيايد، زيرا شمار حمد نباشد، مگر پس از شما معرفت محمود به تمام كمال ذات و صفات، اين هم محال است، حقيقت ذات و صفات پروردگار را پاياني نيست، چگونه موجودي كه پايان دارد، مي تواند نامتناهي را به شمار آورد؟! ما عرفناك حق معرفتك، هذا الحمد حقيقي و لا يستحق للحمد الحقيقي الا وجوده، فالحمد الله اي لله لا بغير الله ايضا اي حمد الله لله لانه مادح نفسه بالحقيقة قال الجنيد الحمد الله صفة الله لانه حمد نفسه بتمام الصفة و لو حمد الخلائق كلهم لم يقدر و الاقامة ذرة من صفته: بنابراين در ستايش نفسي و حقيقي هيچ كس را شامل نيست، در حمد وجودي هر ذره اي از موجودها كه پديد آمده وارد است، به اندازه توانائي خود كه فيض هستي است، بهر موجودي كه دانش فراهم نگشته است، از امر ستايش به اندازه حالش خواهد گفت: ولكن لا تفقهون تسبيحهم خبر از اين حال است:

عطار مي فرمايد:



نگه كن ذره ذره گشته پويان

بحمدش خطبه توحيد گويان



زهي انعام و لطف كارسازي

كه يك ذره را با اوست سازي



همه باقي به تست و تو نهاني

درون جان و بيرون جهاني





[ صفحه 125]