بازگشت

از كسي كه برتر از اوست


في الكافي: باب «نسبةالاسلام» عن عبدالعظيم بن عبدالله الحسني، عن أبي جعفر الثاني، عن أبيه. عن جده صلوات الله عليهم قال: قال اميرالمؤمنين عليه السلام قال رسول الله (ص): ان الله خلق الاسلام فجعل له عرصة و جعل له نورا و جعل له حصنا و جعل له ناصرا، فاما عرصته فالقرآن، و أما نوره فالحكمة، و أما حصنة فالمعروف، و أما انصاره فأنا و اهل بيتي و شيعتنا، فأحبوا اهل بيتي و شيعتهم و انصارهم فانه لما اسري بي الي السماء الدنيا فنسبني جبرئيل (ع) لاهل السماء استودع الله حبي و حب اهل بيتي و شيعتهم في قلوب الملائكة فهو عندهم وديعة الي يوم القيامة، ثم هبط بي الي الارض فنسبني الي اهل الارض ناستودع الله عزوجل حبي و حب اهل بيتي و شيعتهم في قلوب مؤمني امتي فمؤمنوا امتي يحفظون وديعتي «في اهل بيتي» الي يوم القيامة. ألا فلو ان الرجل من امتي



[ صفحه 44]



عبدالله عزوجل عمره ايام الدنيا ثم لقي الله عزوجل مبغضا لا اهل بيتي و شيعتي، ما خرج الله صدره الا عن النفاق.

ترجمه: در كتاب كافي و باب «نسبت اسلام» از حضرت عبدالعظيم حسني از حضرت جواد از پدر «بزرگوارش» از جدش روايت شده كه فرمود حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: همانا خداوند مقرر فرمود اسلام را و براي آن عرصه و نور و حصن و ناصري قرار داد، اما عرصه اسلام همانا قرآن (كريم) است، و نور اسلام حكمت «يعني علوم الهيه است».

و حصن اسلام معروف است، و انصار «و ياوران» اسلام من و اهل بيت من و شيعيان و ياوران ايشانند، زماني مه سير در آسمان دنيا نمودم، در «شب معراج» جبرئيل (ع) فضائل مرا براي اهل آسمان شمرد، خداوند دوستي من و اهل بيت من و شيعيان مرا در دل فرشتگان به امانت نهاد و اين دوستي تا روز قيامت به امانت خواهد بود، سپس مرا به سوي اهل زمين فروآورد، اشرفيت مرا بر ساير انبياء براي اهل زمين بيان كرد، امانت نهاد دوستي من و دوستي اهل بيت مرا در دل ايمان آورندگان از امت من كه «اينان» نگاه مي دارند امانت مرا در حق اهل بيتم تا روز قيامت، اگر مردمي از امت من همه روزهاي عمر خود را در دنيا، خدا را پرستش كند، سپس خداي با عزت و جلال را در حال دشمني با اهل بيت و شيعيان من ملاقات كند، خداوند نگشايد سينه او را و تشبيه فرمود دانش هاي حقه و معارف كامله را به نور و چراغي كه اسلام از آنها كسب نور مي كند و نورانيتش به وسيله آنها زياد مي شود و ديوارهاي آن را احسان و آنچه عقل و شريعت شناساي آنند قرار داد، زيرا به سبب



[ صفحه 45]



احسان و كار نيك، اسلام حفظ مي شود و به اخلاق پسنديده چه بسا ممكن است اسلام پايدار ماند و مسلمانان از بيرون رفتن از دين حفظ شوند و سبب شود كه ديگران در اثر اخلاق نيك مسلمانان به دين مقدس اسلام درآيند، مگر آنكه پر از نفاق شوند يعني حقيقت ايمان در دل نباشد.

بيان: عرصه فضائي از خانه را گويند كه در آن بنائي نباشد امام (ع) اسلام را تشبيه نمود به انساني كه در ميداني قرار گرفته كه مراد از آن ميدان، قرآن است، يا تشبيه فرموده به خانه اي كه فضاي آن قرآن كريم است و در هر حال كسي از مرز قرآن و از ملت اسلام بيرون نرود. و همه مشرف به اسلام شوند، اما شناخت پيامبر اكرم (ص) براي اهل آسمانها اين است كه به مناقب و فضائل حضرتش آشنا شوند و شناسائي او براي مردم زمين به اين است كه به سبب معجزه ها و آنچه از آيات كريمه قرآن در شأنش وارد شده بشناسند كه حضرت پيغمبر (ص) اشرف پيامبران است [1] .

- في الكافي: في باب «كشف الغمة» عن الجواد (ع) عن علي (ع) قال لابي ذر رضي الله عنه: انما غضبت الله عزوجل فارج من غضبت له: ان القوم خافوك علي دنياهم و خفتهم علي دينك والله لو كانت السماوات و الارضون رتقا علي عبدثم اتقي الله لجعل الله له منها مخرجا لا يؤنسنك الا الحق و لا يوحشنك الا الباطل.

ترجمه: در كتاب اصول كافي از كشف الغمة از حضرت جواد (ع) روايت است كه اميرمؤمنان (ع) به ابوذر فرمود: فقط براي خاطر



[ صفحه 46]



خدا خشمناك شدي و چون براي او «خشمگين شدي، اميدوار باش» و نجات خواهي يافت و از شرارت ها محفوظ خواهي بود «و در پاداش خود بهره خواهي برد» و اين مردم براي دنياي خود از تو مي ترسند و براي ديانت خود از آنان ترسناك شوي، به خدا سوگند اگر آسمانها و زمين ها بر بنده «خدا» بسته شود و او از نافرماني پروردگار پرهيز كند، خدا براي او از همان آسمانها و زمين هاي بسته راه نجات و گشايش فرار باز كند چه مأنوس نشوي مگر با حق، و ترسي نخواهد داشت مگر در راه «باطل».

و فيه ايضا: في ذلك الباب و قال (ع) ان الله عبادا يحضهم بالنعم و يقرها فيهم ما بذلوها، فاذا منعوها نزعها عنهم و حولها الي غيرهم.

ترجمه: در همان كتاب و همان باب است كه حضرت (ع) فرمود: براي خدا بندگاني است كه مخصوص گردانيد براي ايشان نعمت هائي و برقرار و ثابت نمود نعمت ها را براي ايشان تا زماني كه بخشش و ايثار كنند و هر گاه نعمت هاي «خدادادي را» بذل و بخشش نكنند، «خداوند» از ايشان بستاند و به ديگري دهد.

- في كتاب الوسايل «باب استحباب نية الخير و العزم عليه» عن عبدالعظيم الحسني عن ابوجعفر (ع) عن آبائه: عن اميرالمؤمنين (ع) في حديث قال: ان الله بكرمه و فضله يدخل العبد بصدق النية و السريرة الصالحة لجنة.

ترجمه: در كتاب وسايل: باب استحباب نيت خير و تصميم بر آن از حضرت عبدالعظيم حسني (ع) از امام جواد (ع) روايت نمود كه



[ صفحه 47]



آن جناب از پدران بزرگوارش از اميرمؤمنان (ع) نقل نموده كه فرمود: خدا به كرم و فضل خويش بنده را براي نيت راست و خالصانه «در عبادات و كارهاي نيك و نهاد و باطن شايسته» و استوارش وارد بهشت مي كند.



[ صفحه 48]




پاورقي

[1] طرائف الحكم تأليف آقا ميرزا احمد آشتياني جلد اول - چاپ تهران - 1339 خورشيدي.