بازگشت

سخن غزالي


غزالي گويد: صاحبدلان دانسته اند كه دنيا مزرعه آخرت است،



[ صفحه 240]



دل مانند زمين است، ايمان به جاي زمين و تخم و طاعت هاي جاري در مجراي برگرداندن زمين و مجراي حفر قناتها و نهرها و آب آوردن به سوي آن است دلي كه فاني در دنيا و غرق آلودگي هاي جهاني است مانند زمين سخت و سنگلاخي است كه در آن تخم نمي رويد و روز رستاخيز روز درو كردن خواهد بود و هيچكس به جز كشت خود ندرود، كشتي نيكو نرويد مگر از بذر ايمان رويد.

مشكل است ايمان با بد دلي و اخلاق زشت مفيد باشد همچنان كه در زمين سخت تخم نرويد در زمين شوره سنبل در نيايد.

اين صريح فرموده خداست كه: هر كس اراده بكند كشت دنيا را ارزان به او مي دهيم و هر كس اراده كند كشت آخرت را حاصلش را زياد نمائيم.

پيامبر اسلام فرمود: الدنيا مزرعة الآخرة.

دليل نقلي: براي كسي كه كوشش در راه خدا كند حقيقتا نبايد اميدوار باشد.

والذين امنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله اولئك يرجون رحمت الله.

ظاهر معني اين است: آناني كه ايمان آوردند و مهاجرت كردند و جهاد در راه خدا كردند آنان آرزو دارند رحمت خدا را كه اميد را منحصر به آنان فرمود در سوره شمس دليل است بر نبودن بهره مگر كه دل پاك شده باشد.

حضرت رسول خدا (ص) فرمود دو طايفه باورشان مي شود: الاحمق من اتبع نفسه هويها و تمني علي الله الجنة.

يعني: احمق آن كسي است كه بهره اش پيرو هوي و هوس خود



[ صفحه 241]



باشد و آرزوي بهشت را از خدا داشته باشد به امام جعفر صادق (ع) عرض كردند كه بعضي از دوستداران شما گناه مي كنند و مي گويند اميدواريم.

حضرت فرمود: دروغ گويند دوستداران ما نيستند آنها گروهي اند كه اماني بدانها متوجه شده هر كس كه چيزي را اميد داشت براي آن كار مي كند، هر كس از هر چيزي بترسد از آن گريزد. فرمود: مؤمن نمي شود تا اينكه ترسان و اميدوار شود و اميدوار نشود تا به كاري پردازد كه از آنچه ترسد و اميد دارد اي كاش مي دانستم ما را چه مي شود شك نمي كنيم در ابلهي كسي كه جو بكارد و آرزوي گندم كند!

ولي ما انتظار داريم كه از تخم نفاق محصول ايمان و اخلاص برداريم! در حالي كه خدا فرمايد:

ليس للانسان الا ما سعي و ان سعيه سوف يري هرگاه بگوئيد اخبار صريح است كه هر كسي گمان خوب به خدا داشته پروردگار شرم دارد از اينكه محرومش گرداند اينكه گويند خدا نزد حسن ظن بنده مؤمن خودش است راست است هر كس كار گناهي كند و گمانش به خدا خوب باشد پروردگار وي را آمرزد بلكه با كرم عفو با او رفتار و زشتيهاي او را به چند برابر نيكي ها تبديل مي كند.

گواهي اخبار اين است كه پروردگار با بندگان خود داد و ستد مي نمايد به آنچه را كه از بخشش و عفو و كرم گمان دارد.

آري چنين است و به فرمايش خدا كه فرمايد: ليس للانسان الا ما سعي منافات ندارد چونكه به اين درجه حسن ظن به پروردگار كار بزرگي است.

براي آدمي اين حالات به دست نيايد مگر با كوشش بسيار اين مقام



[ صفحه 242]



كسي است كه زيان و سودي را در وجود نبيند مگر خدا را و اعتمادش به پروردگار بيشتر از اعتقاد به تأثير اسباب باشد و اين مقام به آساني براي همه كس فراهم نشود آري مدعيان بسيارند ولي حقيقت آن پيدا نمي شود مگر در اوحدي از اولياء و هر كس كه احوالش چنين باشد لازم است كه در دنيا از هيچ چيز نترسد.

در امور خيريه و نيكوكاري و خوشبختي ها بيشتر از فراهم آوردن مقدمات و اسباب دنيا اعتماد به توجه خدا داشته باشد و براي چنين باايماني بودن و نبودن اسباب يكي است، تعريف و تكذيب نزد وي مساوي است! كجا است چنين مقام و درجه اي؟! بنابراين آن كس كه اعتماد به ضمانت پروردگار درباره روزيش ندارد و حرام مي كند، جنايت مي نمايد مي گويد خدا كريم است!

كلمه درستي است كه اراده باطل از آن نمايد عقيده به كرم پروردگار ندارد بلكه اعتقاد به راست گوئي خدا هم ندارد! او به تو خيانت نمي كند و غرور توست كه كرم خداوند كريم مغرورت كرد، دشمن مغرور كننده لئيم تو كجا است؟! هرگاه عقيده به راستي و كرم خدا داشتيد و اعتقاد به ضمانت او مي نموديد و نويد و سوگند او را راست مي دانستيد براي به دست آوردن لقمه ناني به جنايت و پليدي گرفتار نمي شديد.

با آنكه در كتاب الهي سوگند ياد فرمود: روزيت خواهد رسيد، هرگاه فرمان خدا را باور داشتيد به هيچ كس ستم روا نمي داشتيد و با خوردن اموال مردم از راه حرام گذران نمي كرديد اگر بخواهيد بدانيد كه آيا راست مي گوئيد نگاهي به احوال و كردار دل خود نمائيد كه آيا در نيازمنديهاي دنيا به كرم الهي اعتماد داريد يا نه؟!



[ صفحه 243]



پس اگر كار و دل خودتان فرمان خدا را باور داشت چشمانت روشن، گوارا باد تو را كه به چنين مقام بزرگي نائل شديد و نهايت آرزو و آمال دو جهانيت را برآورده سازد!

بدانيد مقام خودتان را بلند سازيد مبادا همت را كوچك نمائيد و به درجه اي كمتر و پائين تر از درجات مقربين راضي شويد.

اسباب اميد چيست!؟ اصل اميد در صفات جمالي خداست كه گفته اند بيشتر از صفات جلالي است.

هرگاه گفته شود اگر چنين است چرا شمار هلاك شدگان از نجات يافته گان بيشتر است!؟

گوئيم سخن اين چنان نيست زيرا كه فرشتگان روحانيان نسبت به جن و انسان كه در طبقه هلاك شدگانند مانند نسبت دريا است به قطره. خلاصه اصل در اميد اين است كه وجود شرارت و خشم به طفيل وجود خير و رحمت باشد.

اين هم يكي از معاني چندي است كه رحمت بخشم سبقت دارد، نيروي اميد ارزش دارد چه انسان وقتي كه به داد و ستد الهي با مخلوق در اين دنيا نگاه كند بيند چه نعمت هاي بي شمار او است كثرت توجه پروردگار به مخلوقات را نگرد كه از هيچ چيزي در تكميل اسباب خلقت كوتاهي نورزيد.

لوازم عيش و نوش و آرايش تن آدمي با تمام بستگي هايش را فراهم ساخت براي مردم اين دنياي تنگ و تاريك چنان ساخته و پرداخت با اينكه پست ترين جهانها و دورترين آنهاست.

از مرحمت الهي و تندرستي گذراني دارند كه گويا هيچگاه



[ صفحه 244]



آرزوي مرگ ندارند تا چه رسد به زندگي نوراني.