بازگشت

ابوتمام حبيب بن اوس طائي امامي


نجاشي و علامه حلي در كتاب خلاصه نوشتند، ابوتمام امامي بود، براي خاندان نبوت شعر بسيار گفت.

در روزگار امام جواد (ع) درگذشت. جاحظ در كتاب الحيوان گفته است: حديث كرد مرا ابوتمام كه از رؤساي رافضه بود.

ابوتمام صاحب حماسه در فصاحت و بلاغت يكتا فرد زمان بود.

گويند چهارده هزار ارجوزه از اشعار عرب از برداشت، غير از قصايد و مقاطيع، در صنعت هاي شعري جايگاه بلند داشت، وفات ابوتمام در زمان واثق عباسي سال 228 و بنا به گفته اي در 231 در موصل



[ صفحه 25]



درگذشت.

ابوتمام در فن شعر و شاعري بلندپايه بود، ديوانش به نام حماسة ناميده شد.

چون اشعار اول ديوان در وصف حماسه يعني شجاعت است.

بدين سبب مجازا بر همه ديوان حماسه گفته اند.

گويند ابراهيم بن مدبر با آنكه از ادبا بود، از اشعار او چيزي حفظ نمي كرد و ابوتمام را دشمن مي داشت و گاهي وي را لعن مي كرد. روزي شخصي چند بيت از اشعار او را بدون نام شاعر براي ابراهيم خواند، ابراهيم را خوش آمد و به فرزند خود گفت كه آن اشعار را در پشت كتابي ثبت كند، پس از آنكه اشعار نوشته شد، بعضي از حاضران گفتند: هان اي امير اين اشعار ابوتمام است، ابراهيم برافروخت و به فرزند خود گفت آن صفحه را پاره كند، چون ابوتمام شيعه بود!

مسعودي مورخ نامي اين كار زشت را از ابن مدبر نپسنديد و گفت كه اين كار از او زشت بود، چه خردمند بايد چيز سودمند را دريافت كند، چه از دشمن باشد و يا دوست، از كوچك باشد يا شريف!