بازگشت

حالات پيامبر


روايت است كه چون آيه اول سوره حج نازل شد شب بود. به جنگ بني المصطلق مردم مي رفتند حضرت رسول اكرم (ص) ندا فرمود كه عنان مركب ها را كشيده و در پيرامون حضرتش گرد آيند سپس آن آيه شريفه را بخواند در آن شب هيچكس بيشتر از او گريان نبود، بامدادان زين از پشت چهارپايان برنداشتند، خيمه ها افراشته نشد. يكي گريه مي كرد، ديگري در اندوه به سر مي برد، آن يك سر بجيب انديشه فروبرد! خوب دقت نمائيد مردمي كه در خدمت پيامبر خدا به سوي جهاد مي شتافتند اين درجه ترس از خدا داشتند! واي بر ما.

با اين نعمت ها كه به ما ارزاني داشت آنگاه با رفتار و گفتار و پندار خودمان بسنجيد! خواهيد دانست تفاوت از زمين تا آسمان است! در خبر است كه: چون آيه و لها سبعه ابواب: نازل شد حضرت رسول اكرم (ص) از جبرئيل پرسش ها نمود؟! چه احوال ها پيدا كرد كه محدثين و مفسرين به تفصيل آن پرداخته اند. هنگامي كه ترس مؤمنان و پيامبران و اولياء چنان است واي بر ما نگاه كنيد به احوال خودتان كه در كدام



[ صفحه 222]



ديوان نامت بيرون آيد؟! آيا در جرگه مومنان و نزديكان است؟! چون بيم و اميد نزديكي و دوري، بهشت و دوزخ را به اندازه ايمان بزرگ و كوچك نمايند، بپرهيزيد از اين حالت كه مانند بي دينان و كافران در بيم و اميد شويد! زينهار كه بودن و نبودن بهشت و دوزخ در نظرت مساوي باشد. به ظاهر عقايد از ايمان به خدا و روز رستاخيز مغرور مباش! هر گاه بيم و اميدت مؤثر نشد چون موجود بي اثري! آنگاه نفس خود را آزمايش نما اگر بيم داشت چون ترس اثري دارد مانند لرزش تن و زرد شدن و گريه و زاري كردن كه آدمي را از گناهانش باز مي دارد و به نيايش و اطاعت امر الهي وادار مي كند و جبران گذشته را نمايد و خويشتن را مهيا جبران آنچه گذشت وادار سازد، يا در دل اثر گذارد سپس با خواري و فروتني و دوري از بددلي و كينه توزي با ترس و بيم خاطر آتش سرگرم شود و يكسر خاطره اي از جاه طلبي يا ساير اندوه ها در آن جايگزين نشود.

يا مانند يكي از بيم ها باشد چون ترس هرچه و از هرچه مي خواهد باشد چون بر دل نشست و بر قلب قدرت يافت ديگر هر شهوت و رغبت و ميل را مي سوزاند و گنجايش چيز ديگري را ندارد و نمي ماند و همه چيز را فراموش نمايد ديگر توجه و كاري ندارد مگر توجه به آنچه را كه از آن ترسد كوشش نمايد در رهايي از آن. ترس و بخل ورزد يعني مغتنم شمارد نفس ها و لحظات خود را تا چه رسد به ساعت ها و روزهاي عمر خود به كمترين درجه هاي آن با خودداري از محذورها در تن آدمي بروز مي كند آنگاه پرهيزكار شود و رستگار گردد.