بازگشت

تمركز انديشه


به هر صورت سبب فهميدن هنگامي است كه هميشه در انديشه معاني باشد به هر چيزي كه انجام مي دهد و مي گويد دل خود را مهياي كردار و گفتار قرار دهد درمانش هم درمان حضور دل است كوشش كند تا خاطره هاي سرگرم كننده را از خود دور سازد و آن هم ممكن نيست مگر ريشه آن مواد را از جان و دل براندازد و آن هم دو جور است: نخست هرگاه ماده سستي باشد اثرش هم ناتوان است و درمانش با بعضي از درمانهاي رواني آرامش يابد مانند اينكه پيش از آنكه نماز بخواند، و نيايش كند در انديشه عظمت نماز و نيايش و خطر محضر و بسياري فوايد خوشبختي و نزديك شدن به پروردگار خويشتن را مهيا نماند، برخوردهاي بيروني را اندك سازد و دل خود را از سرگرمي به جز نماز نگاهدارد و پيش از هر كار معني آن را در دل جاي دهد و پس از آن سرگرم نماز شود و مهمترين كار اين است كه در تمام احوال خدا را حاضر داند. دانا و بينا داند پس



[ صفحه 196]



پاسخ هاي او را در هر كار و گفتاري نگاهدارد.