بازگشت

حقيقت نماز و نيايش


آنچه از اخبار فهميده مي شود اين است كه حقيقت نماز و نيايش با توجه شش چيز تكميل مي شود اول حضور قلب مراد از آن فارغ بودن دل از غير آن و مهياي گفتار نماز و نيايش باشد، در اين صورت كردار و گفتارش نزديك به دانش صادر خواهد شد و فكر به جاهاي دور و دراز نرود و نماز و نيايش را از روي غفلت به جا نياورد!

در اين صورت حضور قلب به دست آيد دوم فهميدن است، مراد حاضر بودن دل به معاني كردار و گفتار است اين بالاتر از حضور است زيرا گاهي حضور پيدا مي كند با گفتن كلمات و به انجام رساندن كردارها و غفلت از حقايق و معاني دانستن اين امر خيلي خيلي نادرست است سوم: تعظيم براي خداوند علي عظيم و عبادتش چهارم: هيبت و آن از ترس و بيمي است كه از بزرگ شمردن و با جلالت دانستن طرف مقابل ناشي مي شود. پنجم: اميدواري به فضل و قبول خداوند. ششم شرم: و آن ثابت ماندن و ايستادگي است نزد هر چيزي كه معرفت و يكتاپرستي منكر آن چيز باشد و استنادش استشعار تقصير و توهم گناهي است ولي اسباب تحصيل اين صفت ها حضور را سبب است، همت و توجه مي خواهد زيرا دل پيرو آهنگ است هنگامي كه همت شما نماز و يا نيايش باشد دلت نزد آن حضور خواهد داشت هرگاه همت نزد غير باشد از نماز و نيايش غفلت خواهد كرد زيرا: ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه: هيچ كس را دو دل ندادند همراه همت است اگر خواستي دل به دست آوري چاره نداري، مگر صرف همت به سوي آن نزد نماز حاضر شود و از همه چيز



[ صفحه 194]



به اندازه همتش غافل گردد! پس هر كه ايمان به خدا آورد و بداند كه او نيكو و جاوداني است نيايش و نماز معراج به سوي اوست و ايمان داشتن مباشر قلبش مي شود دل و آهنگش نزد نماز خواهد بود و غفلت از آن براي وي ممكن نخواهد شد آنچه را كه گمان برد كار نيكو و اعتقاد به خوش بختي است همت گمارد. پس حضور در نيايش و نماز است زيرا هر كس معتقد شد كه نماز معراج است تمام همتش آن شده و هيچ چيز نمي تواند وي را منصرف گرداند هر كه توجه در نماز داشته باشد دلش فهميدن آن است كه از هر كار و گفتاري بازخواست كند و هدف و معاني شايسته كارها و گفتارها را بداند زيرا نماز معجوني است الهي كه تركيب آن دواي هر دردي را درمان مي كند و تأثير جذب همه خوش بختي ها براي انسان كامل ممكن است فراهم سازد در زير هر حركت و آرامشي از كردار، گفتار نمازگزار را هدفي است، از مقدمه ها، جزئيات، شرايط، تعقيبات نماز را مقصود خاصي است. در خبرها است كه هر كس از كار نماز آنچه را كه هدف نماز خواندن است آهنگ آن را نداشته باشد مانند آن است كه نماز نخوانده است.

بايد نگفته نگذاريم آنچه ما فهميديم از آنچه را كه گذشتگان از علماء اسرار متعرض آن شده اند و آنچه را كه از اخبار استفاده كرديم و اندك بخشي از آنها به شهادت اخبار فهميده ايم و دانش قطعي داريم بر آنچه كه بر ما پوشيده مانده چندين برابر آن اندازه اي است كه از آن درك كرده ايم، آنچه اشارت شد از فهميدن براي مطلق اجزاء نماز و نيايش است ولي به خصوص قرائت آن و فهميدنش از كارهاي بزرگ از قدرت بيان بيرون است. در خواندن نماز علوم و اسرار



[ صفحه 195]



بزرگي است كه در آن جهاني آشكار مي شود از حضرت اميرالمؤمنين (ع) مروي است كه حضرت رسول اكرم (ص) هر گاه چيزي را از مردم پنهان داشته از من نپوشد الا ان يؤتي الله عبدا فهما في كتابه.

خلاصه براي نمازگزار در دانستن قرائت خوبي هاي بسياري است كه گاهي آنچه را كه در هنگام خواندن نيايش و نماز دانست بر وي تجلي مي كند به اين جهت به فيض خوش بختي بزرگي نايل گردد گفته شد كه نماز از فحشاء و منكرات آدمي را باز مي دارد زيرا نمازگزار از خواندن نماز چيزي مي فهمد كه پيش از آن به دلش نيامده بود و آنچه را كه دانست وي را از فحشاء و پليدي ها باز دارد.