بازگشت

همه به سوي خدا برويم


سيد بزرگوار سيد ابي طاوس در كتاب بسيار نفيس (اقبال) فرمايد: اي برادري كه به اقبال مولاي خود مورد قبول شده اي به زودي روشن مي شود كه چگونه در پيشگاه او حاضر شوي! به روان ناتوانت رحم نما، پند فرمان وجدان خود را باور نما، در تعظيم آن كس كه به تو اقبال مي كند انديشه نما، دل خود را پاك كن از آلودگي هايي كه در ميان تو و احسان او به تو قرار گرفته است دور شو! بدانيد كه آنان كه توجه به سوي خدا كنند در آن روزي كه آن روز را عيد بندگان خود قرار داد و روز وعده كردن به وفاي اوست و به ايشان امر فرمود كه بيرون آيند و به سويش شتابند و شرفياب حضور او گردند مردمي كه متوجه اويند چند گروه به شمار آيند.

1- گروهي بيرون آيند در حالي كه جلال عظمت الهي آنان را سرگرم مي كند و خرد از ايشان بيرون شود چه در برابر فراخواندن نگران شوند و چنان حالي پيدا كنند كه گويا در تمام مدت عمر خود نزد بزرگي نرفته اند و ناگهان فراخوانده شدند براي حضور در پيشگاه عظمت و قدرت بزرگ اين چنين افرادي مابين شرم از ديدار جلال الهي و ترس از سوء ادب.

در گرداب امواج ناتواني اند از جرئت به خطاب و درخواست پاسخ نگرانند! همين انديشه آن بزرگ آگاه از سوء كردارشان شود پس اين واردات قلبي آنان را باز مي دارد از دست درازي به پرسش و گفتن زبان حال خودشان گروه دوم آناني هستند كه انديشه در نعمت هاي خدا دارند كه آسمان ها و زمين ها و آنچه در آنهاست از آغاز



[ صفحه 172]



خلقت در نهادشان پرورش شده است.

چگونه آنها پرورش مي يابند و روزيشان مي رسد خلاصه براي تمام نيكي هاي دنيائي و ديني آنها دقت و انديشه نمايند آنگاه شرمنده مي شوند از نعمت هاي او كه چه بزرگواري ها نسبت به ايشان نموده و از مقام بزرگ او چه چيزها خواسته اند! گروه سوم آناني هستند كه در انديشه اين بودند كه چه كفران نعمت پرودگار را نمودند و خوبي ها را با پليدي تباه ساخته اند پس خواري خيانت در امانت با شرمساري و ترس باشد كه ديگر آرزوئي نخواهند داشت در تعريف گروه چهارم فرمايد آناني هستند كه در لباس غفلت و ناداني از نعمت هاي پروردگار و روزي رسان و بزرگ خود در مدت عمر خود همه گونه بهره و نعمت بهره ور شده اند آنان مانند كوران و بيمارانند گروه پنجم آناني هستند كه بيرون آمده اند در طلب مزد كار ماه رمضان و زبان حالشان رسيدگي به حساب شده در داد و ستدي كه با پروردگار خود كرده اند؟! آنگاه عدل الهي گويد؟! اينك هر يك از شما كه درخواست مزدكار خود را مي كنيد به ياد آوريد كارهائي كه براي خاطرتان پيش از وجود شما در اين مدت انجام شده است، كارهائي كه از زمان آدم با پدران و مادران و نياكان شما شد! در مزد و پاداش هر يك از آن ها توجه نمائيد آنچه را كه در اين باره استخدام شد براي مصالح پديد آوردن شما از فرشتگان و پيامبران و رسولان و بزرگان از تمام گذشتگان و حاضران خودتان مهيا كردند تا شما پديد آمديد، آنگاه ببينيد نتيجه حساب چه خواهد بود؟ مزد اين كارها چه اندازه است!؟ پاداش را بپردازيد آنگاه درخواست نمائيد؟! اينك كه به فضل الهي اعتراف كرديد و از درخواست مزد ماه



[ صفحه 173]



رمضان صرف نظر نموديد براي طلب اجرت گذشته ها توقيف خواهيد شد! گروه ششم مردمي هستند كه مي دانيد كارهايشان برابري با نعمت هاي خداوندي ندارد و براي كار خوب خود مزدي درخواست ننمايند بلكه دست و زبان حالشان را به كرم و فضل پروردگار نيازمند دانند گروه هفتم كساني هستند كه لباس معرفت را پوشيده و به اندازه انديشه و فهم خودشان هيچگاه ترديدي در فكر خود راه نمي اندازند تا زماني كه حضور به هم رسانند و كوشش دارند كه راه هاي معرفت را دريابند و آرزو دارند و زبان حال شان اين است كه اگر قدرت داشتند كه در ازل فاني مي شدند هر يك از آنان كوشش دارند كه در خدمت او جان نثار كنند شكر نعمت به جاي آورند باز هم از اين هدف كوتاه آمدند و هرگاه ترس از مخالفت نبود خواهش مي كردند كه در دنيا و آخرت از خدمت به او دوري ننمايند.

سيد ابن طاووس به همين اندازه از گروه ها كفايت كرد در صورتي كه گروه روندگان به سوي عيد روز رستاخيز بيشتر از آن است كه به شمار آيد زيرا كه هدف آن سيد جليل اشاره اي بود درباره مردمي كه بيشتر از آن گروه هاي ديگر است و عبادت كنندگاني به راه راست اند و از جهت احوال و آثار همان خصوصيات را دارند. وگرنه روندگان به سوي خدا گروه ها گروه از راه توكل و رضا و تسليم و شوق و محبت و انس هم حالات پسنديده دارند گذشته از آن ها چه بسيارند از مردمي كه از اهل شوق و محبتند كه حاضرين مجلس رستاخيز شوند در حالي كه مست وجد لذت دعوت و ندا به اين مجلس اند توجهي نه به كار و نه كارفرما و اجرت و مزد دارند! آن كه آنان را فراخواند با شادماني پاسخ گويند



[ صفحه 174]



و قربانش هم مي روند سيد بزرگوار چه نيكو سخني گفت تا به آن نيايش به استقبال عيد رستاخيز شتابند و خلاصه آن نيايش اين است.