بازگشت

يك ملاحظه


در اين روايت تصريح شده بود كه مخارق تا وقتي كه مرد، دستش از كار افتاده بود، ولي ما در متوني كه در دست داريم، اشاره اي به اينكه دست مخارق فلج بوده است نمي بينيم. شايد تاريخ، اهمال و مسامحه كرده و متعرض اين مطلب نشده، زيرا انگيزه اي براي اشاره ي به آن نيافته. با اينكه همانطور كه در بسياري از امور ديگر مي بينيم، انگيزه اي براي پنهان كردن اين موضوع وجود داشته است. يا اينكه شايد نام «مخارق» به غلط و اشتباه در روايت آمده است و آن مرد شخص ديگري بوده است، به خصوص كه مي بينيم در روايت كوشش شده با ذكر اوصاف آن مرد، او را معرفي كند. در حالي كه «مخارق» مشهور و شناخته شده بوده و براي شناساندن او نيازي به ذكر اوصاف او نبوده است و نيز احتمال اين هست كه آن شخص «هارون بن مخارق» بوده است و نسخه برداران سهو كرده فقط نام مخارق را آورده اند. ولي بر نگارنده معلوم نيست كه اين هارون بن مخارق از آواز خوانان بوده است يا نه؟



[ صفحه 114]